Friday, July 31, 2009
Thursday, July 30, 2009
بزرگداشت شهدای نهضت سبز در قطعه 257 بهشت زهرا، ساعت 16روز پنجشنبه(فردا) قلم
بزرگداشت شهدای نهضت سبز در قطعه 257 بهشت زهرا، ساعت 16روز پنجشنبه(فردا)
قلم - مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی و با حضور بر مزار شهدای ٣٠ خرداد در چهلمین روز شهادت آن عزیزان، یاد وخاطره شان را گرامی می دارند.
به گزارش قلم نیوز، پس از ارایه نشدن مجوز قانونی از سوی وزارت کشور برای برگزاری مراسم چهلم جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد در مصلی تهران، دفاتر کروبی و موسوی اعلام کردند که مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار شهدای حوادث اخیر در کنار خانواده هایشان یاد و خاطره آنان را گرامی می دارند.
این مراسم، عصر پنجشنبه (فردا) ساعت ١٦ بر سر مزار ندا آقا سلطان واقع در قطعه 257 بهشت زهرا آغاز می شود.
بيانيه کانون نويسندگان ايران: مسببين کشتارهای اخير بايد مجازات شوند
مردم داغ ديده و آزاده!
دستگيری، ضرب و شتم، شکنجه و کشتار وحشيانه ی مردم معترض چنان ابعاد گسترده يی يافته و وجدان عمومی را چنان جريحه دار کرده که حتی صدای کسانی را درآورده است که خود در اين جنايت کم سابقه شريک جرم اند، در روزهای آغازين اين سرکوب گمان می رفت که شمار جان باختگان، دستگيرشدگان و ناپديدشدگان چندان زياد نباشد. البته سانسور خبری و تحريف واقعيتِ اين کشتارها در پيدايش اين تصور بی تاثير نبود، اما به تدريج روشن شد که شمار قربانيان به مراتب بيش از آن است که تصور می شد. ابتدا به بسياری از خانواده هايی که با مراجعه به دادسرا و زندان پی گيرِ سرنوشت وابستگان خود می شدند گفته می شد که دستگيرشدگان به زودی با قرار تامين آزاد خواهند شد.
اما چندی نگذشت که به جای آزادی، اجساد قربانيان را تحويل خانواده ها دادند. ولی در واقع، قربانيان يا در خيابان ها با شليک مستقيم گلوله از پا درآمده اند يا در اثر ضرب و شتم، تجاوز و شکنجه های بربرمنشانه در زندان ها، کلانتری ها، خانه های مخفی و ... جان باخته اند يا نيمه جان به بيمارستان ها برده شده و در آن جا به خانواده ها تحويل شده اند.
هم از اين روست که با روشن شدن ابعاد پشت پرده ی اين جنايت های عظيم، اکنون خواست معرفی و مجازات آمران و عاملان اين کشتار به خواست عموم مردم تبديل شده است. کانون نويسندگان ايران که از جمله ی نخستين نهادهای آزادی خواه است که اين خواست را مطرح کرد، اکنون در کنار مردم همان خواست را به گونه يی قاطع تر، صريح تر و شفاف تر مطرح می کند:
مسببان کشتارهای اخير در هر رده و مقامی باشند بايد به مردم معرفی شوند و در دادگاه صالح به مجازات برسند.
کانون نويسندگان ايران
۶ مرداد
اذعان نماینده مجلس به وجود بازداشتگاه در وزارت کشور Share
خبرنامه امیرکبیر: پس از گذشت نزدیک به یک ماه و نیم از افشای شکنجه گاه در ساختمان وزارت کشور و شکنجه دانشجویان بازداشت شده کوی دانشگاه تهران در آن مکان، کاظم جلالی مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس به وجود بازداشتگاه در ساختمان وزارت کشور اذعان کرد.
جلالی نماینده مجلس امروز در جمع خبرنگاران اعلام کرد که در مورد «بازداشتگاه طبقه منفی 4» که در وزارت کشور اطلاعاتی به کمیته پیگیری مسائل بازداشت شدگان اخیر رسیده است که در حال بررسی آن هستند.
اظهارات سخنگو این کمیته در شرایطی صورت می گیرد که در بامداد 25 خرداد پس از حمله نیروهای لباس شخصی و انتظامی به کوی دانشگاه بیش از 200 دانشجو به این زیرزمین در وزارت کشور منتقل شدند. دانشجویان در ساعات اولیه بازداشت نمی دانستند در کجا به سر می برند اما پس از آزادی از محل نگهداری که در طبقه منفی چهار وزارت کشور واقع شده خبر دادند.
خبرنامه امیرکبیر در 2 گزارش در تاریخ های 28 خردادماه و 9 تیرماه وجود این شکنجه گاه ها در وزارت کشور و شکنجه دانشجویان کوی دانشگاه در این مکان را گزارش کرده بود اما در همان زمان خبرگزاری فارس و یکی دیگر از سایت های حامی دولت به تخطئه این گزارش پرداختند. (گزارش 1: ضرب و شتم چندین ساعته دانشجویان در ساختمان وزارت کشور، گزارش 2: بخشی دیگر از شکنجه های تکان دهنده دانشجویان در ساختمان وزارت کشور)
طبق گفته های دانشجویان آزاد شده رفتار صورت گرفته با آنان در این بازداشتگاه غیرانسانی بوده و طی مدت بازداشت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفتند و حتی آب و غذا به آنها نمی دادند. این دانشجویان همچنین اعلام کردند که نیروهای لباس شخصی در هماهنگی کامل با نیروهای انتظامی و گارد ضدشورش به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و در بامداد 25 خردادماه پس از ضرب و شتم دانشجویان بسیاری از آنان را به وزارت کشور منتقل کردند.
کاظم جلالی همچنین در مصاحبه خود اعلام کرد که با 200 نفر از بازداشت شدگان اعتراضات به نتایج انتخابات دیدار کرده اند و در عین حال درخواست دیدار با 50 نفر دیگر را که ازچهره های سیاسی و روزنامه نگاران هستند، داده اند که با آن موافقت نشده است. وی همچنین اظهار کرده «با کسانی که در رابطه با بازداشت شدگان اخیر دچار تخلف شده اند برخورد خواهد شد.»
پیگیری های صورت گرفته در مورد وضعیت زندانیان تنها پس از مرگ فرزند روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک صورت جدی به خود گرفته است و کمیته مزبور در حال پیگیری دستگیرشدگان است.
جلالی در ادامه نیز از آزادی سعید حجاریان اظهار بی اطلاعی کرده است و تأکید کرده که قوه قضائیه اعلام نموده برخی گروهک ها در مدیریت بحران نقش داشته اند.
جلالی دیروز اعلام کرد که 143 نفر از بازداشت شدگان آزاد شده اند و در حال حاضر 150 نفر در بازداشت به سر می برند. اما در پی مراجعات خانواده ها و وکلای صورت گرفته به دادگاه انقلاب مسئولین اعلام کرده اند طی یک ماه گذشته نزدیک به پنج هزار نفر بازداشت شده اند.
Wednesday, July 29, 2009
اسرائیل به روسیه: 3 ماه آینده به ایران سلاح نفروشید تا...!
عصر ایران- مجله گلوبال پلیتیشن (Global politician) در گزارشی مدعی درخواست اسرائیل از روسیه برای همکاری پیش از حمله احتمالی به ایران شد.
به گزارش عصر ایران (asriran.com) این مجله به نقل از منابع ناشناس ادعا کرد: "افسران ارشد دفاع هوایی و دیپلمات های رده میانی روسیه اخیراً در سفر به اسرائیل با مقامات این رژیم دیدار و گفت و گو کردند."
براساس این گزارش ،مقامات اسرائیلی در دیدار مسوولان روس خواهان همکاری مسکو پیش از اقدام علیه ایران شده اند.
این گزارش به نقل از منابع اسرائیلی مدعی است: "مقامات اسرائیل از طرف روس خواسته اند «ظرف 3 ماه آینده» از عرضه هرگونه سلاح و حمایت تسلیحاتی از جمله فروش سامانه های پیشرفته دفاع هوایی به تهران خودداری کند."
گلوبال پلیتیشن، این درخواست را به منزله احتمال بمباران تاسیسات اتمی ایران ظرف 3 ماه آینده توسط اسرائیل تعبیر کرده و می نویسد: "اسرائیل می خواهد مطمئن شود روسیه در این زمان از همکاری با ایران اجتناب می کند."
برپایه این گزارش، آمریکایی ها در جریان بحث های اخیر مقامات روس و اسرائیل قرار گرفته اند.
به علاوه گفته می شود اطلاعات روس ها از جمله در زمینه رهبری ایران، اقتصاد نفتی و ارتش این کشور در اختیار اسرائیل قرار گرفته است.
منابع خبری طی چند وقت اخیر از احتمال فروش سامانه پیشرفته موشکی اس-300 روسیه به ایران خبر داده اند در حالی که روس ها این موضوع را تکذیب کرده و اسرائیل و غرب نیز به شدت با آن مخالفت کرده اند.
25 درصد آسمان ايران در تسخير روسیه
در هر عرصه ديگري نامي از ما نباشد، در عرصه سوانح هوايي در دنيا از اولينها هستيم. طبق برخي از آمارها چيزي نزديک به 25 درصد از کشتهشدگان حوادث هوايي طي هفت سال گذشته متعلق به سوانح هوايي ايران بودهاند و سهم ايران در اين بين بسيار بالاست. ايران 25 درصد کشتهشدگان حوادث هوايي را با آسماني مملو از طيارههاي روسي از آن خود کرده است. هواپيماهايي که حتي در کشور سازنده هم مورد استفاده قرار نميگيرند.
جالب آنکه پس از سقوط هواپيماي توپولف روسي و در پي نقد سياستهاي شرقزده مديريتي صنعت هوايي کشور که همواره گزينه اول خريد هواپيماهاي روسي است، سفير ايران در روسيه در اظهاراتي در مقام دفاع از هواپيماي روسي سقوط کرده در ايران برميآيد و خبرگزاري فارس (حامي دولت) در اخباري به نقد عملکرد مطبوعاتي برميآيد که نسبت به استفاده از هواپيماهاي روسي در ناوگان هوايي ايران هشدار ميدهند.
مشکل موکتهاي توپولف
25مرداد اعتماد ملي در گزارشي تحت عنوان «دلالهاي روس در صنعت هوايي کشور» به نقد شرقزدگي مديران صنعت هوايي کشور پرداخته بود. پنج روز بعد خبرگزاري فارس در گفتوگويي با محمودرضا سجادي، سفير ايران در روسيه که همزمان در ايرنا(ديگر خبرگزاري حامي دولت) نيز انتشار يافت، به دفاع از طياره روسي پرداخته و گفت: « شما اگر در مسيرهاي داخلي روسيه، سوار توپولفهاي 154 شويد درخواهيد يافت كه به هيچوجه از لحاظ زيبايي و راحتي با ايرباس فرقي ندارند.
متاسفانه توپولف در ايران به بدترين وجه، عرضه ميشود، موكتهاي كثيف، صندليهاي نزديك به هم، قيمت آزاد بليت و... » وي در ادامه در اظهاراتي سوالبرانگيز در حالي که جامعه ايراني متاثر ازفاجعه سقوط توپولف هستند اين فاجعه را تصادف خوانده و اضافه ميکند: « تصادفات به اصل هواپيما ارتباطي ندارند، همه دست به دست هم دادند تا تصويري ترسناك از اين هواپيما ارائه دهند. در حالي كه توپولف 154 جزو امنترين هواپيماهاي دنياست. از لحاظ اقتصادي هم به صرفه است و تنها هواپيمايي كه در خطوط ايران سود ميدهد، اين هواپيماست.» اظهارات سراسر مدافعه سفير ايران در روسيه در حالي منتشر ميشود که هم «امن بودن» و هم «اقتصادي بودن» نهتنها توپولف، بلکه تمامي هواپيماهاي شرقي عملا زير سوال است.
روسها دنبال بوئينگ،
ايرانيها دنبال توپولف
پيش از اين در سالهاي گذشته، مرسوم بود که در ترمينالهاي اتوبوس، اتوبوسهاي جديد و نو «ولوو» و «اسکانيا» کولردار در خطوط تهران –تبريز و تهران-اصفهان مشغول جابهجايي مسافران ميشدند. از طرف ديگر اتوبوسهاي زوار دررفته بنز دو لوکس ميرفتند تا باقيمانده عمر خود را در جادههاي سنگلاخي بين روستاها و شهرستانهاي دورافتاده بگذرانند، اين اتوبوسها هم به درد جابهجايي مسافر ميخورند و هم در صندوقشان احشام را جابهجا ميکنند. قاعدتا تا زماني که کسي سوار ولوو کولردار نشود، تصور ميکند چهارچرخه زوار دررفته 30 ساله با کلمنهاي آب گلدار، بهترين راکب است. به همين نسبت به سراغ صنعت هوايي روسيه و ايران برويم.
آقاي سجادي از هواپيماهاي شيک توپولف ميگويند. که تنها عيبشان در ايران اين است که موکتهايش کثيف است و صندليهايشان به هم چسبيده است. در حالي که سفير ايران در روسيه از هواپيماهاي توپولف تعريف ميکند و خبرگزاري فارس استدلال ميکند توپولف امنترين هواپيماي جهان است، شرکت هواپيمايي «آئروفلوت» روسيه در ناوگان هوايي خود از تعداد اندکي هواپيماي توپولف استفاده ميکند و افتخار خود ميداند که بر تعداد ايرباسهاي خود بيفزايد. بر اين اساس در روسيه شرکتهاي هواپيمايي که از هواپيماهاي غيرروسي استفاده ميکنند از مقبوليت بيشتري برخوردارند. مثال بارز آن هم هواپيمايي آئروفلوت است که از جايگاه خوبي در اذهان عمومي روسيه به خاطر آسايش و ايمني پروازهاي خود برخوردار است.
از سوي ديگر، در حالي که وزير راه دولت آقاي احمدينژاد بر خريد و استفاده از هواپيماهاي روسي تاکيد ميکند جالب است بدانيد، ايگورلويتين وزير سابق ترابري روسيه كه كشورش فروشنده اصلي هواپيماهاي توپولف به ايران است 2سال پيش اعلام كرد: ناوگان فرسوده و تجهيزات آموزشي ضعيف بزرگترين تهديدات براي امنيت هوايي روسيه هستند.
ايگور لويتين افزود: همين شرايط باعث شد تا در تابستان 2006 ميلادي 3 فروند هواپيماي روسيه سقوط كند و باعث مرگ 414 نفر شود. وي گفت: سيستم هوانوردي شوروي سابق، اكنون در حال فرسوده شدن است و شركتهاي هواپيماسازي روسيه بايد در پي توليد هواپيماهاي مدرن باشند يا دولت از خارج اين هواپيماها را تهيه كند. اين نكته نشان ميدهد كه روسها نيز به كيفيت پايين هواپيماهاي خود اذعان دارند و خواستار استفاده از هواپيماهاي غربي در ناوگان خود هستند. آمارهاي شركت ايرباس نشان ميدهد كه روسيه در سال 2006 پيشنهاد ساخت حداقل 6 فروند از اين نوع هواپيما را به اتحاديه اروپايي ارائه داده است. از سوي ديگر روسيه در همان سال سفارش ساخت 4 فروند بوئينگ 737 را به شركتهاي آمريكايي داد. اين به آن معناست که کشور سازنده توپولف بيش از ساختههاي خود علاقه به استفاده از هواپيماهاي اروپايي و آمريکايي دارد. همان هواپيماهايي که مسوولان و خبرگزاريهاي حامي دولت، امروز با استدلالهاي محيرالعقول، قصد دارند برتري توپولف را به آنها اثبات کنند.
فارس اثبات کرد: جهان اشتباه ميکند
در حالي که در اغلب کشورهاي توسعهيافته، پرواز انواع هواپيماهاي روسي، به خصوص توپولف ممنوع شده است و حتي در خود روسيه، مسوولان به دنبال خريد هواپيماهاي اروپايي و آمريکايي نظير بوئينگ و ايرباس هستند، خبرگزاري فارس در استدلالي جالب اثبات کرده است که استفاده از توپولف امنتر از هواپيماهاي ساخت آمريکا و اروپاست. فارس و ساير خبرگزاريهاي وابسته و حامي دولت، اين روزها به تطهير هواپيماهاي روسي بر اساس آمار و ارقامي ابهامآميز ميپردازند.
در يکي از خبرهاي زنجيرهاي فارس به گزارش سايتي با عنوان «planecrashinfo» استناد شده است. فارس مدعي شده است سايت مزبور بوئينگ آمريكا را طي 7 سال گذشته با 25 سانحه مرگبار به عنوان سانحهسازترين هواپيما معرفي كرده است. اولا اين سايت بينالمللي نيست و آمريکايي است. ثانيا قياس هواپيمايي مثل توپولف با هواپيمايي مثل بوئينگ اصولا منطقي نيست. چراکه توليدات بوئينگ که در حال حاضر نيز در جهان مورد استفاده است، بسيار بيشتر از توليد هواپيماهاي توپولف است. از توپولفهاي مورد استفاده در ايران،از ابتدا تاکنون فقط 900 فروند توليد شده است. در حالي که توليد فقط يک نمونه از بوئينگ يعني بوئينگ 747 در سال 1994 از مرز هزار فروند گذشت.
از طرفي بسياري از توليدات توپولف امروزه عملا به دليل عدم اجازه پرواز و خطرناک بودن مورد استفاده قرار نميگيرند. بنابراين با توجه به تعداد بوئينگهايي که در خطوط هوايي جهان مورد استفاده هستند و مقايسه آن با تعداد کم توپولفهايي که مورد استفاده قرار ميگيرند، در صورت صحت آمار فارس، بازهم آمار سقوطهاي بوئينگ کمتر از توپولف خواهد بود. مثل اينکه تعداد تصادفهاي پرايد با تعداد تصادفات بيامو ايکستري در تهران مورد مقايسه قرار گيرد. طبيعي است که تعداد تصادفات پرايد به دليل تعداد بيشتر اين خودرو بيش از بيامو خواهد بود. توپولف مقبول در نگاه حاميان دولت که بيشتر نقدشان به موکتها و فاصله صندليهايش است، امروزه در جهان(منظور از جهان عمده کشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه خارج از مرزهاي جغرافيايي ايران و روسيه است) به خاطر ناامني اجازه پرواز در اروپا و آمريکا را ندارد.
سودآوري توپولف و بوئينگ
قاعدتا سودآور بودن يا زيانده بودن يک شرکت ميتواند نشانهاي از مقبوليت توليدات آن شرکت داشته باشد. شرکت هواپيمايي توپولف به دليل زيانده بودن در سال 2002 اعلام ورشکستگي و در پنج شرکت هواپيماسازي روسي ادغام شد. اين در حالي است که بهرغم بحران اقتصادي جهاني که منجر به ورشکستگي بسياري از کمپانيهاي صاحبنام جهان شده است، رويترز گزارش ميدهد در سه ماهه دوم سال 2009، سوددهي شركت بوئينگ 17 درصد افزايش يافت. دومين شركت هواپيمايي جهان در پي اجراي برنامههاي توسعهاي خود در سه ماه دوم سال جاري نسبت به مدت مشابه سال گذشته سود خود را از 852 ميليون دلار به 998 ميليون دلار افزايش داد.
ناسازگاري با مزاج ايراني
متخصصان تعميرات پرواز ميگويند: ويژگي فني موتور اين هواپيماها بهگونهاي است كه بيشتر مناسب پرواز در كشورهاي آسيايميانه و روسيه با آبوهواي سرد و مرطوب است. دماي موتور اين نوع هواپيما در روي زمين و در مناطق گرم و خشك بالاست و ميتواند خطرآفرين باشد. البته اين ديدگاه هنوز به لحاظ رسمي مورد تاييد قرار نگرفته است. از طرف ديگر، با توجه به اينکه سيستمهاي فني مورد استفاده در ايران غربي هستند و با سيستمهاي ناوبري هواپيماهاي روسي که کاملا شرقي هستند، جور درنميآيند. هزينههاي نگهداري اين هواپيماها به خاطر شرقي بودن و انحصاري بودن آنها، بسيار بالاست و در مواقعي اصولا امکانپذير نيست. از طرف ديگر، روسها مثل عمل به تعهداتشان در بحثهاي هستهاي و... در بخش آموزش مسائل مربوط به نگهداري اين هواپيماها، طوري عمل ميکنند که ايران هميشه براي برطرف کردن مشکلات به آنها وابسته باشد. همچنانکه براي تشخيص علت سقوط هواپيماي توپولف در قزوين، از روسيه تيم فني ويژه به ايران اعزام شد.
ايران (اوکراين)140
يکي ديگر از هواپيماهاي سانحهساز در ايران که تاکنون دو سانحه و 53قرباني داشته است، هواپيمايي موسوم به آنتونوف140 است. ايران پيش از اين قرارداد ساخت مشترك هواپيماهاي مسافربري «آنتونوف 140» را با اوكراين(که فناوري مزبور را از دوران اتحاد جماهير شوروي در اختيار دارد) منعقد كرده بود كه تاكنون 10 فروند از آنها در اصفهان توليد شده است. اين نوع هواپيما كه در كشورمان به نام «ايران 140» نامگذاري شده، از نوع توربورپراپ و با ظرفيت 52 نفر مسافر با برد پروازي 2100 كيلومتر است.
اين هواپيما كه4 فروند از آن به شركت هواپيمايي ايران اير تور و 2 فروند به نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران فروخته شده، مخالفاني در صنعت هوايي كشور دارد كه از ميان آنها ميتوان به كاپيتان حسين خانلري رئيس مخلوع سازمان هواپيمايي كشوري اشاره كرد. خانلري اعتقاد داشت اين نوع هواپيما نظامي است و از استانداردهاي لازم ناوگان مسافربري هوايي برخوردار نيست. نگاهي به گذشته نشان ميدهد هواپيماي آنتونوف تاکنون در ايران سه سانحه را پشت سر گذاشته که اولين سقوط اين هواپيما در حوالي باقرآباد 44 کشته بر جاي گذاشت و سومين سانحه سقوط نيز در سال 1386 در حوالي اصفهان، پنج کشته داشت. قربانيان سانحه آنتونوف در اصفهان مسوولان و مهندسان اوكرايني اين شركت بودند كه قصد داشتند براي بررسي روند ساخت اين نوع هواپيما از امكانات ايران بازديد كنند.
مديرعامل هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران (هما) چندي پيش درباره علت مخالفت رئيس سابق سازمان هواپيمايي كشوري با ورود هواپيماهاي ايران- 140به ناوگان مسافربري گفت: قرارداد خريد 10 فروند از اين نوع هواپيما نهايي شده و 4 فروند از آنها آماده تحويل است ولي من نميدانم چرا اجازه پرواز به اين هواپيما داده نشده است.
دستکاري شماره اختصاصي
ايلوشيني که در مشهد دچار سانحه شد، ايلوشين 62ام است. اين ايلوشين در سال 1971 (38 سال قبل)ساخته شده است و به جز ايران در کشورهاي آنگولا، کره شمالي و کوبا مورد استفاده است. در سال 1980 آلمان چند فروند از اين هواپيما را خريداري کرد که بعد از 3-4 سال از خريداري هواپيما به دليل ناکارآمد بودن آن همچنين خطرناک بودن پرواز با آن، اين هواپيماها را از دور خارج کرد. 29 سال بعد از خارج شدن ايلوشين 62ام از خطوط هوايي آلمان، اين هواپيما همچنان در ايران مورد استفاده است! گفتني است اين نوع هواپيما در خود روسيه هم مورد استفاده قرار نميگيرد. نوع پيشرفتهتر اين هواپيما به نام ايلوشين 62ام.کي به صورت محدود در خود روسيه و چين مورد استفاده قرار ميگيرد. هر هواپيمايي داراي يک شماره اختصاصي است، که در مورد ايلوشين سانحهديده در مشهد (كه اصالتا متعلق به کمپاني دتا قزاقستان بوده است)، اين شماره UP-I6207 بود. اين شماره از سوي سازمان هواپيمايي کشوري ايران اجازه پرواز نداشته است، اما منبعي که هويت آن هنوز مشخص نشده است، با دستکاري شماري اختصاصي هواپيما و تغيير دادن آن به “UP-I6208” پرواز کرد و پروازش منجر به سانحه شد. تلويزيون، از ابتداي انتشار خبر، مدام از عبارت «هواپيماي قزاقستاني» استفاده کرد. در حالي که ايلوشين هواپيمايي روسي است. ايلوشين يک شرکت هواپيماسازي در کشور روسيه است. اين شرکت در سال ۱۹۳۳ بنيان گذاشته شد، و در زمينه ساخت هواپيماهاي نظامي و تجاري فعاليت دارد.
هواپيماهاي روسي در کدام ايرلاينها
خطوط هوايي ايران اير تور، زاگرس، ارم، ماهان، كيش، سفيران، چابهار و آريا از هواپيماهاي روسي توپولف و ياک استفاده ميکنند. با خروج دو فروند ديگر از هواپيماهاي مسافربري توپولف 154 و ايلوشين، از ناوگان هوايي كشور كه در جنوب غربي شهر قزوين و در مشهد دچار سانحه شدند، مجموع هواپيماهاي ناوگان غيرنظامي كشور به 179 فروند رسيد كه در حال حاضر فقط 112 فروند از آنها فعال هستند. از سوي ديگر متوسط سن ناوگان هواپيماهاي مسافربري ايران هماينك حدود 5/15 سال است كه در مقايسه با ناوگان هوايي كشورهاي همسايه بسيار بالاست. بيشترين متوسط عمر ناوگان براساس شركتها به ترتيب مربوط به شركت ساها با متوسط عمر 28 سال، ماهان با 3/20 سال و ايران اير با 2/20 سال ميباشد. در مـقابـل، عمر ناوگان شركت سفيران با دارابودن 2هواپيماي ايران 140 كه به تازگي خريداري كرده است، در مـيان شركتهاي هواپيمايي كشور كمترين ميزان است.
آسمان ايران براي روسيه
بضاعت كنوني ناوگان هوايي ما شامل 8 فروند هواپيماي بوئينگ 747 (آمريكايي) در خطوط هواپيمايي هما، ايران ايرتور و ساها، 8 فروند هواپيماي بوئينگ 727 (آمريكايي) موجود در خطوط هواپيمايي هما و آسمان، 28 فروند هواپيماي ايرباس(اروپايي) موجود در خطوط هما، ماهان و قشم، 33 فروند هواپيماي فوكر (هلندي) موجود در خطوط هواپيمايي هما، آسمان، كيش، تفتان، چابهار و نفت، 5 فروند هواپيماي مك دونالد داگلاس MD ( آمريكايي) موجود در ناوگان شركت ماهان، 6 فروند هواپيماي ATR (انگليسي) موجود در شركت آسمان و 2 فروند بوئينگ 757 (آمريكايي) موجود در ناوگان هواپيمايي ارم ميشود. مابقي هواپيماهاي فعال در ناوگان هوايي ما حدود 28 فروند توپولف154 و 4 فروند ياك(روسي) موجود در خطوط ايران اير تور، زاگرس، ارم، ماهان، كيش، سفيران، چابهار و آريا و همچنين 3 فروند هواپيماهاي بيآئي (انگليسي) خطوط ماهان و سفيران و 54 هواپيماي غيرنظامي(که اکثرا روسي هستند) فعال در ناوگان برخي ارگانهاي دولتي شامل ميشوند. بر اين اساس، از مجموع 125 فروند هواپيماي خطوط هوايي کشور، حداقل 32 فرورند آن روسي هستند.
برخورد 2 قطار در ورامين
ویدیو: سخنان مهم ميرحسين موسوي در جمع فرهنگيان و معلمان Part 1 of 3
وی با بیان اینکه ما چنین نظامی را نمیخواستیم گفت: آیا ما نظامی را میخواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانههای دانشجویان و مردم را ویران و ماشینهای آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگانهای موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند اینها به ما ربطی ندارند؛ اینها از کجا آمدهاند آیا از کره مریخ آمدهاند؟
Tuesday, July 28, 2009
رمزگشایی از بازداشتگاهی که تعطیل شد
این بازداشتگاه در حد یک انبار است که فاقد امکانات اولیه و امکانات بهداشتی است.
آفتاب - گروه سیاسی: روز گذشته دبیر شورای عالی امنیت ملی طی گفتگویی خبر از آن داد که "مقام معظم رهبری دستور تعطیلی یک بازداشتگاه را که استانداردهای لازم برای حفظ حقوق متهمین نداشت صادر کردهاند".
با این حال جلیلی که در تمام روزهای پس از انتخابات که بحران کشور را فراگرفته بود، هیچ نوع اظهار نظری نکرده بود، از نام این بازداشتگاه غیر استاندارد نامی به میان نیاورد.
از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی نیز با تعیین کمیتهای ده نفره وارد این موضوع شد و از روز گذشته به بازدید از برخی بازداشتگاهها و زندانها پرداخته است.
اما امروز کاظم جلالی سخنگوی این کمیته از راز بازداشتگاه غیراستاندارد پرده برداشت و در گفتگویی تایید کرد که این بازداشتگاه جایی نیست جز "بازداشتگاه کهريزک" که به گفته او "به علت نبود امکانات و نداشتن استاندارد لازم تعطيل شده است".
نام بازداشتگاه کهریزک اما اولین بار در جریان طرح برخورد با اراذل و اوباش در تابستان گذشته بر سر زبانها افتاد، سولهای مخوف که بسیاری از متهمان آزاد شده آن از وقوع برخی وقایع دردناک در آن و عدم رعایت حقوق متهمان در آن و به ويژه نبود امکانات بهداشتی و درمانی در این بازداشتگاه سخن میگفتند.
در این رابطه اما یک نماینده دیگر مجلس نیز به اظهار نظر پرداخت. قنبری، سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس امروز از نگرانی شدید اعضای این فراکسیون نسبت به نحوه برخورد در برخی بازداشتگاهها از جمله کهریزک خبر داد و گفت: «در برخی از این بازداشتگاهها حقوق شهروندی رعایت نمیشود و بازجوها زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند».
داریوش
” بازداشتگاه کهریزک که گفته میشود برخی از زندانیان جان خود را در آن از دست دادهاند متشکل از چند سوله فاقد امکانات اولیه بهداشتی و رفاهی است. “
قنبری در گفتگویی با پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس، در مورد جلسه امروز مجمع عمومی فراکسیون خط امام(ره)مجلس، اظهار داشت: «یکی از مهمترین مباحث صورت گرفته در جلسه امروز مجمع عمومی فراکسیون خط امام، پیرامون وضعیت بازداشتشدگان پس از انتخابات و وضعیت بد زندانها و برخوردهایی که در آنجا با بازداشتشدگان صورت میگیرد، بحثهای متعددی مطرح شد».
نماینده ایلام تاکید کرد: «در این جلسه گزارشی از عدم ارائه حقوق شهروندی در بازداشتگاهها، ضرب و شتم بازداشتشدگان و سکوت طولانی قوه قضائیه ارائه شد که اعضا نسبت به این اتفاقات ابراز نگرانی کردند».
وی با اشاره به وضعیت اسفبار بازداشتگاه کهریزک گفت: «بازداشتگاه کهریزک بازداشتگاه استانداردی نیست و به شکل غیر قانونی افراد در آن نگهداری میشوند».
سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس تاکید کرد: «این بازداشتگاه در حد یک انبار است که فاقد امکانات اولیه و امکانات بهداشتی است».
وی با اشاره به گزارش مطرح شده در فراکسیون درمورد این بازداشتگاه اظهار داشت: «متاسفانه افراد بسیار در حال حاضر در این بازداشتگاه نگهداری میشوند که به دلیل کمبود امکانات اولیه بهداشتی بیماریهای متعددی از جمله بیماریهای عفونی شایع شده و افراد مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند».
قنبری تضریح کرد: «رهبر انقلاب هم پس از اطلاع از وضعیت اسفبار این بازداشتگاه دستور بستن آن را دادهاند که امیدواریم این بازداشتگاه تعطیل و زندانیها به جای بهتری منتقل شوند».
پایگاه خبری فراکسیون اقلیت در ادامه این گفتگو افزوده است، بازداشتگاه کهریزک که گفته میشود برخی از زندانیان جان خود را در آن از دست دادهاند متشکل از چند سوله فاقد امکانات اولیه بهداشتی و رفاهی است.
این مجموعه سولهها که به عنوان بازداشتگاه در اختیار نیروی انتظامی قرار دارد از آغاز اجرای طرح امنیت اجتماعی در تهران توسط سردار رادان شناسایی شد و محل نگهداری اراذل و اوباش بود.
گرچه از روز گذشته و پس از دستور مقام رهبری مبنی بر تعطیلی این بازداشتگاه، اطلاعاتی درخصوص این مکان منتشر شده است، اما افکار عمومی از خود میپرسد که این بازداشتگاه تحت نظر چه سازمان و نهادی بوده است و آیا مسئولان چنین مکانی نباید مورد سوال و مواخذه قرار گیرند؟
Please send to any Iranians you know , we need 50000 more signature for google to change name khalig to khalij fars
این اعتراض را امضا نکرده، برای جمع کردنِ این پنجاههزار امضای باقیمانده این نشانی و ضرورت و اهمیتِ این کار را به اویادآور شوید
http://www.petitiononline.com/sos02082/petition.html
استدعا میکنم هر ایرانی را که میشناسید،برایش ارسال نمایید.
دستکاري پرونده مرگ کشتهشدگان در بيمارستان رسول اکرم
به گزارش چريک آنلاين، بر اساس اطلاعات رسيده برخي از پزشكاني كه از اين كار ممانعت و آن را خلاف قسمنامهي پزشكي و مغاير با اصول ابتدايي حقوق بشر اعلام کرده و از انجام آن سر باز زدهاند.
در گزارش ديگري كه از برخي بيمارستانها (بهطور غير رسمي) منتشر شده تعداد سكته هاي مشكوك در جوانها و نوجوانها در چند روز اخير افزايش بيرويهاي داشته که در بررسيهاي انجام شده از سوي برخي مراكز درماني بيشتر اين افراد با درگيريها ارتباط داشته و يا در آن به طور مشخص حضور داشته اند.
در بررسيهاي انجام شده مشخص شد نيروهاي لباس شخصي از نوعي سلاح كه منحصرا شليك نوعي تير موسوم به كريستال را به عهده دارد استفاده ميکنند که اين گلوله پس از اصابت به بدن مادهاي بر روي پوست رها ميكند كه سريعا وارد خون شده و پس از 24 ساعت منجر به سكته قلبي در فرد ميشود. در علم شيمي، كريستال عنواني عمومي به هر نوع ماده خالص در حالت اشباع از نظر ساختماني و شيمياD9ي گفته مي شود.
زخم اين نوع گلوله در ظاهر بسيار سطحي بوده و بهصورت يك نوع كوفتگي و يا خراش همراه با تورم ظاهر ميشود اما پس از 24 ساعت تاثير مهلك خود را گذاشته و فرد مضروب را از پاي در مي آورد.
نکته مهم اين است كه اين كشته شدگان در شمارش مرگ و مير حاصل از درگيريها شمارش نميشوند.
منبع: پيک ايران
متن كامل سخنان مهم ميرحسين موسوي در جمع فرهنگيان و تشكلهاي معلمان ايران
موسوی: اعیاد، فرصتی برای بروز خلاقیتهای نهضت سبز است/ چرا اینقدر مردم را آزار میدهید؟/آزادی کجاست؟
قلم - میرحسین موسوی با تبریک اعیاد پیش رو، هر یک از این فرصتها را به عنوان نعمتی دانست که خداوند برای نهضت سبز قرار داده است تا از آن خوب استفاده کند.
به گزارش خبرنگار قلم نیوز، مهندس میرحسین موسوی در دیدار با اعضای تشکلهای معلمان و فرهنگیان در انجمن اسلامی معلمان ایران با تبریک ماه شعبان و اعیاد این ماه، این فرصتها را نعمتی برای نهضت سبزخواند تا از آن خوب استفاده کند و گفت: این مهمترین مساله است که شبکه عظیم اجتماعی و سبزی که در سراسر کشور ایجاد شده است، اگر هوشیار باشد که هست، باید از تمام این مناسبتها با استفاده از خلاقیت خود استفاده کند.
وی با اشاره به اینکه این مناسبتها زیاد هستند یادآور شد: ما میتوانیم هر روز برنامهای برای روشنگری و پیگیری اهداف بلند نهضت بزرگ سبز داشته باشیم.
موسوی در ادامه درباره سخنان یکی از اعضای حاضر مبنی بر اینکه جریان حاکم بعد از انتخابات غافلگیر شد و فقط تا زمان انتخابات برای خود برنامه ریزی کرده بود، گفت: فکر میکنم این غافلگیری به چند هفته پیش از انتخابات برمیگردد زیرا تمام تلاش آنها در جهتی بود که مردم در انتخابات شرکت نکنند.
وی با اشاره به عملکرد رسانه ملی و دیگر رسانههای دولتی نسبت به دورههای قبل ریاستجمهوری، تلاش آنها را در جهت حضور عده قلیلی در انتخابات دانست و بیان کرد: آنها فکر نمیکردند که در مدت کوتاهی چنین موج عظیمی ایجاد شود برای همین غافلگیر شدند و طرحهایشان ناشیانه اجرا شد و خلل و فرج بسیار زیادی داشت و آنها قدرت مردم را به درستی تخمین نزدند و عمق جریان را به درستی درک نکردند. دلیل برانگیختگی و حضور مردم در خیابانها را درک نکردند در نتیجه کشور و خودشان را با مشکل مواجه کردند.
میرحسین با بیان اینکه مطالبی که قبل از انتخابات، مطرح و بر آن تاکید کرده است چیزی نبوده جز درخواستهای معمولی ذکر شده در قانون اساسی که مغفول مانده و کنار گذاشته شده بود افزود: ما بخشهای اندکی از قانون اساسی را اجرا کردهایم. قسمتی از آن را خواندهایم آن هم بر اساس منافع گروهی و جناحی و آن بخشی که به نفع ما نبوده، کنار گذاشتهایم.
وی با بیان اینکه جز حقوق مصرح در قانون اساسی چیز دیگری نگفته است، بیان کرد: ما گفتیم شعار مردم در ابتدای انقلاب این بود "در بهار آزادی جای شهدا خالی؟"، حرف ما این است که این آزادی کجاست؟ مگر مردم به خاطر این آزادی به صحنه نیامدند و 22 بهمن 57 راهپیماییهای میلیونی در سراسر کشور انجام نشد و شعار آزادی سر ندادند؟ مردم دنبال آزادی بودند، الان این آزادی کجاست؟
موسوی با اشاره به مغفول ماندن بخشی از حقوق مردم و کرامت انسانی زنها، آزادی سخن، اندیشه و گفتوگو و هویت ملی ما و طرح آنها در انتخابات بیان کرد: طبیعی است که این سخنان از دل مردم برخاسته بود که به آنها بازگشت و موج ایجاد کرد و آینده این حرکت هم بستگی به این دارد که ما تا چه اندازه این شعارها را ببینیم و پایبند به آنها بمانیم و حاضر باشیم هزینه این پایبندی را بپذیریم.
میرحسین در ادامه درباره هویت ساختارشکنان گفت: متهم میکنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده میکنید، ما میخواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم. شما ساختارشکن هستید. با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیریها از ابتدا تا انتهای آن میتوانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است و این به آنچه ما از جمهوری اسلامی و نظام انتظار داشتیم، هیچ شباهتی ندارد.
وی با بیان اینکه ما چنین نظامی را نمیخواستیم گفت: آیا ما نظامی را میخواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانههای دانشجویان و مردم را ویران و ماشینهای آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگانهای موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند اینها به ما ربطی ندارند؛ اینها از کجا آمدهاند آیا از کره مریخ آمدهاند؟ وقتی قتلی رخ میدهد، متهم هر کجا باشد آقایان آنقدر قوی هستند که ردش را بگیرند، آنوقت دهها و صدها نفری که این جنایتها را مرتکب شدهاند را نمیتوانند شناسایی کنند؟ چه کسی این را باور میکند؟ آیا این به معنای متهم کردن کل نظام به دروغگویی نیست؟
موسوی در ادامه با اشاره گسترش پوستر دروغ ممنوع در سطح کشور گفت: مردم متوجه شدند که یک دروغ بزرگ پشت این جریانات هست که این همان ساختارشکنی و روی گرداندن از قانون اساسی و همه آرمانها و ایدهآلهایی بود که نظام ما و مردم به آن پایبند بودند. الان هم نظام هیچ چارهای ندارد که به آنها (آرمانها، ساختارها و قانون اساسی) بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند و مردم خود از راهی که آمدهاند باز نخواهند گشت.
وی ادامه داد: غافلگیری دیگری که برای آقایان اتفاق افتاد این بود که تصور میکردند با چند حرکت بعد از 22 خرداد مردم به خانههای خود بازخواهند گشت اما همین که ملتی با این گستردگی و با این همه هزینههای بسیار بیش از 40 روز در خیابانهاست نشاندهنده عمق این جریان است؛ بعد آقایان ذهنیتشان را دادهاند به اینکه دو گروه خارج کشور بودند و تماس با سفارتخانه موضوع را حل میکند، اینها تصور میکردند که احزاب این جریان را هدایت میکنند برای همین شخصیتها و سران احزاب را دستگیر کردند و تمام تلاش خود را برای اعترافگیری به کار بردند.
موسوی در ادامه با اشاره به اظهارات آیتالله جنتی مبنی بر اینکه که اعترافات دارد گرفته میشود گفت: آیا یک روحانی و مجتهد که اصولی دارد میتواند این حرف را بزند؟ اعتراف گرفتن داشتیم در اسلام؟ ما آدمهای کم سوادی هستیم شما که باسواد هستید بیایید شرح دهید کجای اسلام، کجای قرآن و کتب فقهی ما روی مساله اعتراف کردن تکیه کردهاند؟ ما هر چه از حضرت علی (ع) شنیدهایم، بر عکس این بود، در جهت تبرئه مردم بود و در این جهت بود که مردم علیه خود حرفی نزنند.
وی با یادآوری اینکه این شیوهها نتیجهای در بر ندارد افزود: زیرا این حرکت مردم به شکل هرمی تنظیم نشده است بلکه به صورت یک شبکه گسترده در حال سیر بود که به همه خانوادهها نفوذ کرده بود و راز بقای این نهضت هم همین است و هر حرکتی در آینده هم باید به این سمت برود که نمیشود یک حرکت گسترده مردمی را در قالب یک تشکل کلاسیک مختصر کرد و کاهش داد. این یک خطر برای این حرکت در آینده است.
موسوی با بیان اینکه هر چه افراد را بازداشت کردند این حرکت گستردهتر شد، گفت: قدرت این حرکت از گسترش آگاهیهاست و باید آن را پاس بداریم و عمیقتر کنیم.
وی با اشاره به اینکه عدهای به دولت حاکم رای دادند، بیان کرد: باید آگاهی را در میان این افراد گسترش دهیم و روش دولت تعیین کردن و وزیر عوض کردن و سیاستهای اقتصادی و ماجراجویی سیاستخارجی دولت حاکم را به آنها یادآور شویم.
موسوی در ادامه بر لزوم فراگیر بودن شعارها تاکید کرد و با اشاره به فراگیر شدن نماد سبز میان همه ایرانیان و همبستگی حاصل از این نماد که با هم بودن را نشان میداد، گفت: باید شعاری مطرح کنیم که گستردگی آن بتواند ایرانیان داخل و خارج کشور را دربرگیرد و بر اساس آن، حرکتمان را تنظیم کنیم. آنچه من پیشنهاد میکنم، ایستادن بر قانون اساسی از زاویه زنده کردن اصول مغفولی است که مهمترین آن آزادیهاست.
وی با اشاره به اصل آزادی برگزاری اجتماعات به درخواست خودش و مهدی کروبی برای برگزاری مراسم یابود شهدای وقایع اخیر در مصلی تهران اشاره کرد و گفت: با این کار دولت را در معرض امتحان قرار دادیم؛ ما نمیخواهیم کاری کنیم، سخنرانی هم نداریم، فقط میخواهیم از مصلایی که با هزینههای صدها میلیارد تومانی ساخته شده، یک استفادهای کنیم، همان 13 میلیونی که شما میگویید، اینها هم حقی دارند نسبت به این مصلی و از پول آنها ساخته شده و از بودجه عمومی صرف شده است و متعلق به آنها هم هست، اجازه دهید ما جمع شویم و فقط قرآن بخوانیم، قرآن بخوانیم .
موسوی در ادامه با یادآوری اینکه قانون اساسی میتواند مثل رنگ سبز ما باشد و پیوند دهنده ما باشد، افزود: باید توجه کنیم که برای ادامه این حرکت - که برای احیای ارزشهای اصلی انقلاب اسلامی و ارزشهایی است که مردم بهخاطر آن هزاران شهید دادند- مجبوریم که به قانون اساسی تکیه کنیم و از آن دفاع کنیم و آن را شعار اصلی خود قرار دهیم.
وی با اشاره به اینکه قانون اساسی بر هویت ملی تاکید دارد، از این موضوع که بسیاری از اصول قانون اساسی که میتواند مقوم این هویت باشد به تهدید تبدیل شده است، گفت: تکیه بر هویت ایرانی بسیار کارساز است و این هویت ایرانی جدای از هویت اسلامی نیست اما غفلتی در این زمینه صورت گرفته است.
موسوی با اشاره به تکرار فریاد "ایران"، "ایران" در یکی از سفرهایش، تاکید بر این هویت ملی و ایران را ندایی خواند که به ایرانیان خارج از کشور نیز رسید.
وی با اشاره به اینکه حضرت امام (ره) نیز در ابتدای انقلاب تلاش در جمع کردن همه اقلیتها و قومیتها تحت نام ایران داشتند، گفت: وسعت ملتی که تعریف کرده بودیم به حدی بود که همه مردم در آن میگنجیدند و بر اساس همین دید هم بود که اقلیتها به مجلس راه یافتند.
میرحسین به رسمیت شناخته شدن حقوق اقلیت در کنار حقوق اکثریت را متاثر از یک گفتمان بسیار مترقی خواند که همه ما را با هم و اقلیتها و قومیتها را با ما و شیعه و سنی را با هم جمع میکرد.
موسوی در ادامه قتلها و دستگیریهای رخ داده را فاجعه خواند و گفت: ما چنین چیزی را حتی قبل از انقلاب هم شاهد نبودند. به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب میشوند یادآور میشوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایتهایی نخواهند گذشت. چطور میشود یک فردی علاقهمند به انقلاب، اسلام و کشور حتی یک آدم گناهکار به زندان وارد شود و بعد جنازه او بیرون آید؟ مگر ما پیرو امام علی (ع) نیستم؟ مگر توصیههای ایشان را درباره ابن ملجم نشنیدهایم؟ مگر درباره عدالت اسلامی صحبت نکردهایم؟
به گزارش قلمنیوز، وی افزود: مگر این وضعیت قابل تحمل است؟ چطور سران کشور ما فریاد نمیکشند و از این فجایع گریه نمیکنند؟ نمیبینند اینها را لمس نمیکنند. اینها همه کشور را سیاه میکنند. اینها دل همه ما را سیاه میکنند، اگر ما سکوت کنیم همه ما را ویران میکند و همه ما را به جهنم میبرد. من نسبت به این اعتراضها خوشحالم زیرا این اعتراضها نشاندهنده سلامت ملت ماست مردم ما راضی به جنایت نیستند؛ راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانهها و ماشینهای مردم حمله کنند، نیستند؛ این عدم رضایت نشاندهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسوولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایتها را دارند باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند.
موسوی در ادامه با بیان اینکه کشور نمیتواند تبدیل به یک زندان شود که 70 میلیون نفر در آن زندانی شوند، به اصل تفکیک قوا اشاره کرد و گفت: یقین دارم قوه قضاییه نمیتواند و حق ندارد به بسیاری از این زندانها سر بزند و اطلاعات بگیرد.
وی با طرح این سوال که آیا در حال حاضر قوه قضاییه مستقل داریم، بیان کرد: آیا قوه قضاییه میتواند پرونده همین روحالامینی را بررسی کند، الان میگویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندانهای وی به چه دلیل شکسته است؟ آیا زمین خورده است یا کارهای دیگری صورت گرفته است. چنین قوه قضاییهای کشور ما را نجات میدهد و به نفع کشور و همه ماست که چنین کاری انجام دهد.
موسوی در ادامه توضیح داد که برای این روحالامینی را مثال زد که همه چیز درباره او روشن است، محاسن هم داشته، مذهبی و بسیجی هم بوده است و بعد به این سیل عظیم و موج سبز پیوسته و شاهدان همه میگویند که او، زنده دستگیر شده است و بعد در زندان، جنازهاش را تحویل دادهاند.
وی با اشاره به نام امیر جوادی که سایتها به تازگی نام وی را به عنوان یکی از شهدای وقایع اخیر عنوان کردهاند با تاسف بیان کرد: ما همه مسلمانیم، حداقل جوانمردی این است که اگر اینها را کشتهاید، آنها اذیت شدهاند و زجرکشیدهاند، لااقل جنازههای آنها را بدهید و به خانوادههای آنها برسید. آن دسته از افرادی که شناخته شده نیستد چه؟ آنهایی که شهرستانی هستند چه میشوند؟ اینها را برگردانید به خانوادههایشان. چرا اینقدر مردم را آزار میدهید؟ چرا مردم را عصبی میکنید؟ چرا مردم را تحقیر میکنید؟ مردم حق دارند از قبر فرزندان خود خبر داشته باشند.
میرحسین موسوی تاکید کرد که این مشکلات جز با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی حل نخواهد شد و ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا به ارزشها و آرمانهای ابتدای انقلاب و دیدگاههای حضرت امام (ره) رجوع کنیم. این به نفع همه ما و آخرت ماست.
وی ، شورش خیابانی خواندن حرکتهای مردمی را ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم خواند و اینکه آنها فکر کردند با ایجاد حالت امنیتی و بهمزدن اجتماعات، حرکت مردم جمع خواهد شد.
موسوی با اشاره به حافظه تاریخی و جمعی مردم یادآور شد که اینطور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود.
وی در پایان سخنان خود با یادآوری اینکه "نمیشود سر مردم را شیره مالید" بیان کرد: خداوند توفیق دهد که همه به راه اسلام و انقلاب برگردیم.
کزارشی از تجمع و اعتراضات خانواده های دستگیر شدگان/اسامی تعداد دیگری از بازداشت شدگان
امروز حدود 120 نفر از خانواده ها از ساعت 8 صبح همزمان با شروع كار دادگاه انقلاب تا ساعت 12 نگران و مضطرب وارد دادگاه انقلاب مي شدند تا ببينند آيا امروز ليست جديدي از اسامي براي گذاشتن كفالت و يا وثيقه اعلام مي شود يا نه .به خوبي مي توان نگراني خانواده ها از وضعيت عزيزانشان و خشم از حكومت را در چشم و صحبت هاي آنها ديد و شنيد.اتحاد و همدلي خانواده ها در اين مدت قابل ستايش است به طوري كه به همديگر خبر مي دهند كه آيا اسم عزيزشان هست يا نه .اگر مادري اسم عزيزش را در ليست آزادي ها نبيند اما به مادر ديگركه نام فرزندش در ليست هست تماس مي گيرد و خبر تعيين كفالت و آزادي فرزند آن مادر را با شور و خوشحالي مي دهد ..خانواده ها به همديگر دلداري مي دهند و دعا مي كنند كه اين حكومت سرنگون و همه آزاد شوند خانواده ها در اين مدت دائم با هم در تماس هستند .
امروز ساعت 9:40 ،26 اسم توسط دادگاه انقلاب براي گذاشتن كفالت اعلام شد با توجه به وقايع تاسف باري كه در داخل زندان اوين مي افتد و وعده و وعيد هاي دروغين دادگاه انقلاب و مسئولين زندان اوين با وجود تاييد اسامي دستگير شده ها خانواده ها همچنان نگران وضعيت سلامتي عزيزانشان هستند .و دائما به هم مي گويند من تا فرزند و يا همسرم را نبينم هيچ كدام از حرف هاي آنها را باور نمي كنم .امروز مادري مي گفت ديشب فرزندش از زندان با وي تماس گرفته و در حين صحبت هاي فرزندش متوجه شده كه فردي به او مي گويد كه چه چيزهايي بگويد .همزمان با صحبت فرزندش صداي فردي را مي شنيد كه به او مي گفت به مادرت بگو اينجا به شما مي رسند خوراك خوب ، لباس خوب و تميز
،جاي خواب راحت ،هواخوري و...
در داخل دادگاه انقلاب حراست و لباس شخصي ها و در بيرون دادگاه ماموران نیروی انتظامی و تعدادي لباس شخصي خانواده ها را تحت كنترل دارندو دائم يك اتومبيل نيروي انتظامي در جلو دادگاه انقلاب در رفت و آمد است و وضعيت را بيرون از دادگاه را كنترل مي كند
در مقابل زندان اوين هم نزديك به 80 نفر از خانواده ها تجمع كرده بودند و خواستار ملاقات با عزيزشان بودند مادري نگران و مضطرب و خانمي بچه به بغل در حالي كه كودكش سخت بيمار بود در انتظار خبري از همسرش در مقابل زندان اوين در گرما و نور شديد افتاب ايستاده بود.
در زیر تعداد دیگری از اسامی دستگیرشدگان قیام مردم ایران جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد؛
- 1 محمد علي زائر 25 ساله دانشجو شنبه 30 خرداد در نواب بازداشت و بعد از انتقال به كهريزك به زندان اوين منتقل منتقل شده كنون با خانواده خود تماس نگرفته و تا
-2 كيوان جمشيدي 23 ساله دانشجوي جامعه شناسي پنجشنبه 18 تير در جمالزاده بازداشت و به اوين منتقل شده
3- سميه تاجدار 26 ساله ليسانس كامپيوتر پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده
4- سيد حسين صفاري 28 ساله و متاهل جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و بعد از انتقال به كلانتري 148 به اوين منتقل شده
5- محمد رحيمي 24 ساله دانشجو شنبه 30 خرداد بازداشت و تا به امروز هيچ گونه اطلاعي از وي نيست .و خانواده وي را دائما به زندان اوين ودادگاه انقلاب پاس مي دهند و هيچ كس جوابگوي آنها نيست .به گفته مادر وي .چند روز پيش به دادگاه انقلاب مراجعه كرده و در مورد وضعيت فرزندش سوال كرده كه فقط به او بگويند زنده است يا نه كه با تهديد حراست دادگاه انقلاب مبني بر بازداشت مواجه شده
-6 عبدالله رحيمي 29 ساله شغل آزاد چهارشنبه 27 خرداد در هفت تير بازداشت و به اوين منتقل شده
-7 علي خالدي 25 ساله چهارشنبه 3 تير در بهارستان توسط نيروهاي گارد با ضربات باتوم مجروح و بازداشت و بعد از انتقال به كهريزك به اوين منتقل شده در طي اين مدت تنها يك بار اوايل بازداشت با خانواده خود تماس گرفته كه خانواده نگران وضعيت سلامتي وي هستند .
-8آرمان هوشيار 29 ساله ليسانس عمران جمعه 26 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
9- علي سالمي 22 ساله دانشجوي شيمي پنجشنبه 18 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين منتقل شده
10 - حميد رحماني 18 ساله ديپلم جمعه 26 تير در ولي عصر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
11- بهنام محمدي 24 ساله فوق ديپلم كامپيوتر سه شنبه 30 تير در هفت تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
12- آيت بهداد 28 ساله فوق ليسانس صنايع پنجشنبه 18 تير در اميرآباد توسط نيروهاي گارد به طرز وحشيانه اي با ضربات باتوم به جرم بوق زدن از داخل اتومبيل شخصي اش به بيرون كشيده شده و بازداشت و به اوين منتقل شده
13- حسام كلانتري 26 ساله فوق ديپلم برق يكشنبه 31 خرداد در ونك بازداشت و به اوين منتقل شده
14- نورالدين اميرخاني 27 ساله شغل آزاد شنبه 30 خرداد به جرم گفتن الله اكبر در خيابان بازداشت و به اوين منتقل شده
15- آريا كسرايي 20 ساله ديپلم شنبه 30 خرداد در امير آباد بازداشت و به اوين منتقل شده
16- مجيد نامجو 30 ساله دوشنبه 1 تير در تهران پارس بازداشت و بعد از انتقال به كهريزك به اوين منتقل شده
17- امير محمد بنيادي 19 ساله ديپلم جمعه 26 تير در خيابان قدس بازداشت و به اوين منتقل شده
18- علي قاسمي 33 ساله ليسانس برنامه نويسي پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
19- يوسف اسفندياري 25 ساله ديپلم و شغل آزاد 31 خرداد با نيروهاي گارد به دليل كندن پلا ك اتومبيلش كه در جلو منزل پارك شده بود درگير وشب ساعت 23:30 نيروهاي گارد به منزل وي يورش برده و او را بازداشت و به اوين منتقل ميكنند.
20- فرهان سمندرپور 27 ساله پنجشنبه 18 تير در ولي عصر بازداشت و به كلانتري 148 منتقل و سپس به اوين منتقل شده
21- امير رحمتي 22 ساله دانشجوي حقوق جمعه 26 تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
22- امين ترابي خراساني 24 ساله شغل آزاد چهارشنبه 3 تير در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده
23- محمد متين صادق زاده 26 ساله پنجشنبه 4 تير در جنت آباد بازداشت و به اوين منتقل شده
24- ناصر نوري جمعه 26 تير بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
25- امير غفاريان از شنبه 30 خردادكه در اعتراضات شركت كرده هيچ اطلاعي از وي نيست
26- بهادر جمشيد پور 21 ساله دانشجو جمعه 26 تير در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري ي نامشخص
27- باقر احمدوند 32 ساله متاهل جمعه 26 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
28-- منصور علي قارداش 28 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
در میان لیست اسامی که تا به حال منتشر شده از وضعیت و شرایط بعضی از دستگیر شدگان چندین هفته است که هیچ خبری در دست نیست و مراجعات مکرر خانواده های نگران و دردمند آنها تا به حال بدون جواب باقی مانده است. وبه آنها گفته می شود که به حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد مراجعه کنند .در حال حاضر پرونده تمامی دستگیر شدگان زیر نظر سعید مرتضوی و معاون وی حسن زارع دهنوی و افراد زیر نظر آنها مانند حسینی،راسخ ،حیدری فر می باشد .سعید مرتضوی و حسن زارع دهنوی برخوردهای غیر انسانی و وحشیانه با خانواده ها دارند و از روبرو شدن و پاسخ دادن به خانواده ها خوداری می کنند.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
Report: Iran's Mousavi Says Protests Will Continue - Iran | Map | News - FOXNews.com
Iran's opposition leader said on Monday that the protest movement that has swamped Iran since the country's disputed presidential elections in June will continue, saying the government crackdown on protesters will only increase the size of his movement.
"The pro-reform path will continue," Mir Hossein Mousavi said in a statement on his Web site. "The establishment should respect the constitution and let us to gather to commemorate our killed loved ones on Thursday."
Mousavi and another reformist candidate, Mehdi Karoubi, called on Iranian authorities on Sunday to allow a mass public mourning ceremony Thursday at Tehran's "Grand Mosala" shrine to commemorate protesters who have died in the unrest that has gripped the country since the June 12
Iran, Islam and the Rule of Law
When Columbia University President Lee Bollinger introduced Iranian President Mahmoud Ahmadinejad at his school in September 2007, he denounced him as a “petty tyrant.”
Ahmadinejad is many bad things, including a Holocaust denier and a strong proponent of a nuclear Iran. But as recent events have underlined, Iran is not quite a tyranny, petty or grand, and the office Ahmadinejad occupies does not give him final say in Iranian affairs. That role is more truly occupied by Ayatollah Ali Khamenei, head of the Council of Guardians and Iran’s supreme leader.
A real tyranny would never permit elections in the first place—North Korea never does—nor would it allow demonstrations contesting the election results to spiral out of control. Yet Iran is no liberal democracy. So what kind of beast is it? And in what ways should we want its regime to evolve?
Political scientists categorize the Islamic Republic of Iran as an “electoral authoritarian” regime of a new sort. They put it in the same basket as Hugo Chávez’s Venezuela or Vladimir Putin’s Russia. By this view, Iran is fundamentally an authoritarian regime run by a small circle of clerics and military officials who use elections to legitimate themselves.
Others think of Iran as a medieval theocracy. Its 1979 constitution vests sovereignty not in the people, but in God, and establishes Islam and the Quran as the supreme sources of law.
The Iranian Constitution is a curious hybrid of authoritarian, theocratic and democratic elements. Articles One and Two do vest sovereignty in God, but Article Six mandates popular elections for the presidency and the Majlis, or parliament. Articles 19-42 are a bill of rights, guaranteeing, among other things, freedom of expression, public gatherings and marches, women’s equality, protection of ethnic minorities, due process and private property, as well as some “second generation” social rights like social security and health care.
Ayatollah Khomeini
The truly problematic part of the constitution is Section Eight (Articles 107-112) on the Guardian Council and the “Leader.” All the democratic procedures and rights in the earlier sections of the constitution are qualified by certain powers reserved to a council of senior clerics.
These powers, specified in Article 110, include control over the armed forces, the ability to declare war, and appointment powers over the judiciary, heads of media, army and the Islamic Revolutionary Guard Corps. Another article lays out conditions under which the Supreme Leader can be removed by the Guardian Council. But that procedure is hardly democratic or transparent.
One does not have to go back to the Middle Ages to find historical precedents for this type of constitution. The clearest parallel would be the German Constitution adopted after the country was unified in the 1870s. Pre-World War I Germany had an elected parliament, or Reichstag, but reserved important powers for an unelected Kaiser, particularly in foreign policy and defense. This constitution got Germany into big trouble. The unelected part of the leadership controlled the armed forces. Eventually, though, it came to be controlled by the armed forces. This seems to be what’s unfolding in Iran today.
Compared to Section Eight, the references in the Iranian Constitution to God and religion as the sources of law are much less problematic. They could, under the right circumstances, be the basis for Iran’s eventual evolution into a moderate, law-governed country.
The rule of law was originally rooted in religion in all societies where it came to prevail, including the West. The great economist Friedrich Hayek noted that law should be prior to legislation. That is, the law should reflect a broad social consensus on the rules of justice. In Europe, it was the church that originally defined the law and acted as its custodian. European monarchs respected the rule of law because it was written by an authority higher and more legitimate than themselves.
Something similar happened in the pre-modern Middle East. There was a functional separation of church and state. The ulama were legal scholars and custodians of Shariah law while the sultans exercised political authority. The sultans conceded they were not the ultimate source of law but had to live within rules established by Muslim case law. There was no democracy, but there was something resembling a rule of law.
This traditional, religiously based rule of law was destroyed in the Middle East’s transition to modernity. Replacing it, particularly in the Arab world, was untrammeled executive authority: Presidents and other dictators accepted no constraints, either legislative or judicial, on their power.
The legal scholar Noah Feldman has argued that the widespread demand for a return to Shariah in many Muslim countries does not necessarily reflect a desire to impose harsh, Taliban-style punishments and oppress women. Rather, it reflects a nostalgia for a dimly remembered historical time when Muslim rulers were not all-powerful autocrats, but respected Islamic rules of justice—Islamic rule of law.
So what kind of future should we wish for Iran, in light of the massive demonstrations? My own preference would be for Iran to some day adopt a new, Western-style constitution guaranteeing religious freedom, a secular state, and sovereignty vested firmly in the people, rather than God.
But a considerable amount of anecdotal evidence (we don’t have anything better) suggests this is not necessarily the agenda of the protesters. Many of them, including opposition candidate Mir Hossein Mousavi, say they want Iran to remain an Islamic Republic. They look at the radical regime change that occurred in next door Iraq and don’t want that for themselves. What they seem to wish for is that the democratic features of the constitution be better respected, and that the executive authorities, including the Guardian Council, and the military and paramilitary organizations, stop manipulating elections and respect the law.
Iran could evolve towards a genuine rule-of-law democracy within the broad parameters of the 1979 constitution. It would be necessary to abolish Article 110, which gives the Guardian Council control over the armed forces and the media, and to shift its function to something more like a supreme court that could pass judgment on the consistency of legislation with Shariah. In time, the Council might be subject to some form of democratic control, like the U.S. Supreme Court, even if its members needed religious credentials.
Eliminating religion altogether from the Iranian Constitution is more problematic. The rule of law prevails not because of its formal and procedural qualities, but because it reflects broadly held social norms. If future Iranian rulers are ever to respect the rule of law as traditional Muslim rulers once did, it will have to be a law that comes from the hearts of the Iranian people. Perhaps that will one day be a completely secular law. That is unlikely to be the case today.
Unfortunately, Iranians may never get to make the choice for themselves. The clerical-military clique currently exercising power is likely to drag Iran into conflict with other countries in the region. This could easily consolidate its legitimacy and power. Let us hope that the country’s internal forces push for an evolution of the political system towards genuine rule of law and democracy first.
Mr. Fukuyama, professor of international political economy at the Johns Hopkins School of Advanced International Studies, is author of “America at the Crossroads: Democracy, Power, and the Neoconservative Legacy” (Yale, 2006).
انتشار زودهنگام بیانیه میرحسین موسوی برای تشکیل جبهه سیاسی
شنيده شده است برای تشکيل اين مجموعه سياسی که موسوی آن را فراتر از حزب و جبهه سياسی دانسته با خاتمی و کروبی هم رايزنی شده است.
به گزارش ایلنا، نخست وزير دوران امام(ره) به زودی بيانيه تشکيل جبهه سياسی خود را منتشر میکند. در حالی که پيشتر تشکيل مجموعهای سياسی از سوی مير حسين موسوی وعده داده شده بود،قرار است بيانيه نخست وزير دوران دفاع مقدس در خصوص تشکيل اين مجموعه سياسی اوايل هفته آينده منتشر شود.
شنيده شده است برای تشکيل اين مجموعه سياسی که موسوی آن را فراتر از حزب و جبهه سياسی دانسته با خاتمی و کروبی هم رايزنی شده است.
نخست وزير دوران امام(ره) به زودی بيانيه تشکيل جبهه سياسی خود را منتشر میکند.
به گزارش خبرنگار ايلنا، در حالی که پيشتر تشکيل مجموعهای سياسی از سوی مير حسين موسوی وعده داده شده بود،قرار است بيانيه نخست وزير دوران دفاع مقدس در خصوص تشکيل اين مجموعه سياسی اوايل هفته آينده منتشر شود.
Iranian Boycotting Nokia
Let's this be a lesson for other companies who deal with Dictators and helping those regimes silence or kill their people.
پنج شنبه، مصلای تهران، ساعت ۶۱
شاید حس کردی، شاید هم شنیدی، الله اکبرها کمتر شدند.
شاید میرحسین هم حس کرده. برای همین هم این پنجشنبه ۸ مرداد از من و از تو دعوت کرده برویم مصلا، ۶ عصر.
که خون خوندادهها فراموش نشود. که یادمان نرود سعید حجاریان با همه دردهای بدنی و حملههای عصبی، ۴۰ روزی هست آفتاب ندیده. شنیدی آه از نهاد دخترش بلند شده؟ شنیدی فریادهای «هَلْ مِنْ ناصِرٌ یَنْصُرُنی» را از فخرالسّادات محشتمیپور، همسر شجاع مصطفی تاجزاده؟ دیدی نامههای درد دل فاطمه شمس را با به قول فاطمه مهربان دربندش، محمّدرضا جلایی پور؟ میدانی دستبسته در فرودگاه به بندش کشیدند؟ مویههای مادر ندا را شنیدی؟ که بیصدا اشک ریخته بود و گفته بود دلش دوچندان از حرف نامردی رنجیده بود که گفت عکس دخترش کامپیوتری (فتوشاپی) بوده؟
گفتنش هم درد دارد. دل من هم از شنیدن خورد شدن فک همکلاسی دانشگاه تهرانیمان آشوب شد. خون دادند. میدانم. میدانی.
بیهزینه امّا نمیشود. میدانی. میدانم. به قول دوست، آینده ما بسته به همین هزینههاست. مبادا خون آنها که از جان برای من و تو مایه گذاشتند فراموش شود. مبادا پنج شنبه، مصلای تهران، ساعت ۶، جای سوزن انداختن پیدا شود.
مبادا بترسیم. ما همه با هم هستیم.
گفتگوی روز با پدر آخرین قربانی، امیر جوادی فر
چند جای بدن فرزندم شکسته بود
فرشته قاضي
پیکرامیر جوادی فر، دانشجوی مدیریت دانشگاه آزاد قزوین روز گذشته در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. پیکر بی جان این جوان 25 ساله را که روز 18 تیر بازداشت شده بود،دیروز در حالی به خانواده اش تحویل دادند که آنها پیش از آن نمی دانستند فرزندشان کجا و در چه شرایطی نگهداری می شود. علی جوادی فر، پدر این جانباخته که به شدت متاثر است و نمی تواند به راحتی سخن بگوید،از سال ها پیش فرزندش را بدون مادر بزرگ کرده و امروز جز پسری کوچک،دیگر فرزندی ندارد. با وی از امیر گفته ایم. این مصاحبه را می خوانید.
آقای جوادی فر، امیر کجا و به چه صورتی بازداشت شد؟
هیچ اطلاعی از اینکه کجا بازداشت شد، نداریم فقط می دانیم به اتفاق یکی از دوستانش در نزدیک منزل بازداشت شده است.
گویا پس از بازداشت او با شما تماس گرفته بودند و شما او را در بیمارستان دیدید؛ قضیه چه بود؟
روز 18 تیر با من تماس گرفتند و گفتند بچه شما در بیمارستان فیروز گر است و از ما خواستند به این بیمارستان برویم. ما هم رفتیم. در آنجا آثار ضرب و شتم برروی بدن امیر مشخص و تحت مداوا بود. ما از آنجا او را با ماموری که همراهش بود به بیمارستان لاله در شهرک غرب منتقل کردیم. در آنجا فهمیدیم چند جای بدنش شکستگی دارد و تا ظهر روز 19 تیر تحت درمان بود اما ظهراو را مرخص کردند و ما چون مامور همراه او بود مجبور شدیم او را تحویل بدهیم. خودم به اتفاق مامور او را بردم و به پلیس امنیت تهران تحویل دادم تا مساله حل شود.
پس از آنکه امیر را تحویل دادید خبری از او داشتید که کجا و در چه شرایطی است؟
متاسفانه از آن تاریخ هیچ اطلاعی از او نداشتیم و در به در دنبال او می گشتیم اما نتوانستیم هیچ خبری کسب کنیم؛ در لیست زندانیان اوین هم نام پسرم نبود تا اینکه اطلاع دادند بیائید بچه تان را تحویل بگیرید.
کجا؟
از پزشکی قانونی کهریزک تحویل گرفتیم.
شما آخرین کسی هستید که امیر را زنده دیده اید؛ موقعی که او را تحویل میدادید از نظر روحی و جسمی در چه شرایطی بود و آخرین حرفی که زد چه بود؟
ببینید پسر من مشکلی نداشت؛ خب از نظر جسمی چند جای او شکسته بود اما مورد درمان قرار گرفته بود؛ از نظر روحی هم مشکلی نداشت. به من هم گفت "بابا دارم میرم؛ انشاالله زود حل می شه و بیرون میام". بچه من خیلی راحت رفت؛ چون فعالیت خاصی نداشت و کار خطرناکی هم مرتکب نشده بود. برای همین چیزی هم احساس نمی کردیم و فکر می کردیم مساله حل و زود آزاد می شود. برای همین الان خیلی گنگم. هنوز نسبت به چیزهایی که اتفاق افتاده است، ناباور هستم.
آیا امیر در اعتراضات و تجمعات اخیر شرکت میکرد؟ نگاهش به مسائل اخیر چگونه بود؟
ببینید پسر من عضو هیچ گروهی نبود؛ من پسرم را خوب می شناسم. 25 سال زحمت کشیدم و بزرگش کردم. خصوصیات اخلاقی او را نیز خوب می دانم. امیر دانشجوی مدیریت بود اما عاشق فیلم و سینما بود و تمام ساعاتش یا به درس می گذشت یا به هنر. از بحث هایی هم که در خانه می کردیم کاملا می دانستم که کاری به سیاست ندارد و عاشق هنر است. هیچ مساله ای هم نداشت و من هرگز تصور نمی کردم چنین اتفاقی بیفتد. قضیه خیلی برای من مبهم است.
امیر چندمین فرزند خانواده بود؟
من کلا دو پسر دارم و امیر فرزند دوم من بود. از 6 سال پیش که مادر امیر فوت کرد من بودم و همین دو بچه که الان یکی دار فانی را وداع گفته. من مانده ام و بابک.
آقای جوادی فر شما مرگ پسرتان را پی گیری خواهید کرد؟
ما امروز تدفین کردیم؛ هنوز در شرایطی نیستم که بدانم چه کاری باید انجام دهم. هنوز هیچ تصمیمی نگرفته ایم و فعلا در حالت گیجی و منگی هستیم.
برخی رسانه ها عنوان کرده اند که برای تحویل پیکر امیرشرایطی برای شما گذاشته و از شما تعهد نامه گرفته اند. این شرایط چه بود؟
تاکنون هیچ اظهار نظری از سوی من با هیچ خبرنگار و هیچ جایی صورت نگرفته و شما اولین خبرنگاری هستید که من با او صحبت می کنم. برخی نوشتند که من نامه نوشته ام و یا به نقل از من مطالبی منتشر کردند در حالیکه در شرایطی که ما بودیم اینقدر گرفتاری بود و اینقدر شرایط دشواری بود که وقت نامه نوشتن نداشتیم. هیچ نامه نگاری با هیچ جایی نکرده ام و به شدت ناراحت هستم که از قول من به دروغ مطلب نوشته اند.
در رابطه با تعهد نامه و... ؟
از من تعهد نامه ای نخواسته اند؛ البته مسائلی هست که انشالله دو، سه روز دیگر که کمی شرایط عادی تری پیدا کنم خدمت شما عرض خواهم کرد.
فامیلی شما جوادی فرست یا جوادی لنگرودی؟
فامیلی ما جوادی فر است و لنگرودی نیست یعنی فامیلی ما دنباله لنگرودی ندارد نام پسرم هم امیر جوادی فر بود.
مصاحبه در اینجا تمام شد؛ در حالیکه آقای جوادی فر،از شدت تالم قادر به سخن گفتن نبود. قرار شد با او مجددا مصاحبه کنیم. اما در این میان روزنامه سرمایه روز گذشته به نقل از یکی از نزدیکان امیر جوادی فر نوشت: در حالی که برای تحویل جسد امیر رفته بودیم به ما گفتند باید بگویید برادرتان از قبل دچار بیماری ریه بوده است در حالی که چنین چیزی محال است زیرا امیر کاملاً سالم بود همچنین از خانواده امضا گرفتند که تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شده و شعاری در آن داده نشود.
علیخانی: مردم هواپیماهای روسی را تحریم کنند/دولت ارزشی برای جان مردم قایل نیست/سفیر ایران به روسها گفته توپولوف بهتر از ایرباس است
قدرتالله علیخانی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، با ابراز تاسف از دو سانحه هوایی اخیر هواپیماهای روسی در قزوین و مشهد تاکید کرد:«بر اساس آمار موجود، تاکنون بیش از 20 هواپیمای روسی در ایران سقوط کرده و مردم متحمل خسارات سنگین شدهاند.»
وی بابیان اینکه سوانح اخیر هوایی در اطراف قزوین و مشهد مایه تاسف بود، تصریح کرد:«همه این اتفاقات مربوط به این است که دولت ارزشی برای جان مردم قایل نیست.»
عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفت:«یک خانمی در مورد هواپیمایی که در مشهد دچار سانحه شد عنوان کرده که قبل از پرواز"در"هواپیما اصلا بسته نمیشد و بدتر از همه بعد از این سانحه مشخص شده مجوز این شرکت برای پرواز قبلا لغو شده بود.»
علیخانی با بیان اینکه کسانی که عهدهدار مسئولیت پرواز و نگهداری هواپیماها هستند باید مورد مواخذه قرار گیرند و پاسخگو باشند، تصریح کرد:«وزیر و رییس جمهور باید در این زمینه پاسخگو باشند.»
نماینده قزوین خاطر نشان کرد:«در دنیا اگر یک حادثه تلخی پیش آید مثلا اگر مساله امنیتی باشد، وزیر کشور استعفا میدهد؛ در مساله هوائی وزیر راه استعفا میدهد، اما متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست چرا که برای جان مردم ارزش قایل نیستند.»
عضو کمیسیون امنیت ملی تاکید کرد:«در روزنامهها خبر وحشتناکی خواندم که نوشته بودند قرار است برای خرید 100 فروند از همین هواپیماها قرارداد ببندند که اگر این اتفاق رخ دهد فاجعه است.»
وی ادامه داد:«سفیر ما در روسیه برای اینکه به روسها چراغ سبز نشان دهد، گفته است هواپیمای توپولف بهتر از ایرباس است من نمیدانم در مغز اینها چه هست؟چطور این را سفیرش کردند؟چگونه فکر میکند؟حالا که در روسیه است برای خوشایند آنها چنین حرفی میزند.»
نماینده مردم قزوین افزود:«ما باید قراردادهای توپولفی که با روسیه داریم را لغو کنیم به دلیل اینکه اینها امتحان خوبی در دنیا پس ندادند.»
علیخانی گفت:«حوادث اخیر کاملا دردناک بود و امیدوارم مسئولین به هوش بیایند و از روسیه هواپیما خریداری نکنند، به دلیل اینکه در دنیا و آخرت باید جوابگو باشند.»
وی تاکید کرد:«مسئولین با این قراردادها جان مردم را به خطر نیندازند و به مردم توصیه میکنم توپولف سوار نشوند.»
Stop Arresting, Intimidating Rights Lawyers
"Iranian authorities are trying to create an atmosphere of fear among all lawyers who agree to defend political prisoners...Many reform supporters arrested after the presidential elections have been denied access to their lawyers, and now they're finding the lawyers imprisoned with them."
Joe Stork, deputy director of Human Rights Watch's Middle East division
(New York, July 26, 2009) - Iranian authorities continue to arrest prominent human rights lawyers in an attempt to prevent them from representing reform supporters detained following Iran's disputed presidential election, Human Rights Watch said today. Other lawyers have been threatened.
"Iranian authorities are trying to create an atmosphere of fear among all lawyers who agree to defend political prisoners," said Joe Stork, deputy director of Human Rights Watch's Middle East division. "Many reform supporters arrested after the presidential elections have been denied access to their lawyers, and now they're finding the lawyers imprisoned with them."
On July 15, 2009, plainclothes security forces seized human rights lawyer Shadi Sadr on the street while she was walking to attend Friday prayers. On July 21, security forces telephoned Mohammad Seifzadeh, another leading human rights defense lawyer, and threatened to take steps (which they did not specify) to prevent him from continuing his human rights activities.
Hadi Esmaielzadeh and Manijeh Mohammadi were among other human rights lawyers who were questioned by the security section of the Tehran prosecutor's office a few days after the June 12 election. Seifzadeh, Esmaielzadeh, and Mohammadi are all members of the Human Rights Defenders Center (HRDC), a prominent human rights organization led by Nobel Laureate Shirin Ebadi, which security forces have threatened to close on a number of occasions in recent years.
"They told me not to cooperate with Shirin Ebadi," Seifzadeh, who is a board member of HRDC, told Human Rights Watch.
A friend of Sadr who witnessed her arrest told Human Rights Watch what happened:
"We were heading toward Friday prayers. At the intersection of Keshavarz Boulevard and Filastin Street a motorcycle, with two men on it dressed in civilian clothes, approached us. A green Peugeot with three passengers, also dressed in civilian clothes, stopped in front of us. One of the Peugeot passengers got out of the car and said to one of us, ‘We need to take you with us.' Then the motorcyclists approached and pointed to Shadi and said, ‘We need to take her, not the other lady.' Shadi got in the car, but two of us started yelling: ‘Who are you? Where they are taking Shadi?' Shadi started asking too. One of my friends opened the car door to help Shadi get out but the person sitting next to Shadi was holding on to her firmly. Shadi was able to get out of the car, but her manteau got torn and her headscarf came off. She was able to run into the road. One of the men dressed in civilian clothes ran towards her and started beating her with a cable. He picked her up and threw her in the car. In a blink of an eye, the car sped away. They didn't show a warrant or any papers for her arrest."
Since June 12, authorities have arrested at least four other human rights defenders - Mohammad Ali Dadkhah, Abdolfattah Soltani, Mohammad Mosatafaie, and Kambiz Noroozi. Mostafaie was later released but the other three remain in detention.
Officials later claimed to have discovered two handguns and a large package of opium in Dadkhah's office. Three human rights lawyers told Human Rights Watch that they believe this was clearly an effort to increase pressure on him and other lawyers to stop representing political prisoners. Mohammad Ali Dadkhah was arrested exactly an hour before a scheduled meeting with the campaign of reformist presidential candidate Mir Hussein Mousavi to discuss issues regarding political prisoners.
"The timing of his arrest leaves no doubt that the security authorities do not want anyone to take care of the prisoners' cases," one of the lawyers said.
Families of two detainees told Human Rights Watch that their sons told them during a telephone call that they do not want lawyers. The father of one detainee quoted his son as saying: "They cannot help us. Don't ask lawyers to present my case."
The detained lawyers are among the few attorneys who, despite pressure from Iranian authorities, have publicly discussed human rights violations in prisons with media both inside and outside Iran. One lawyer told Human Rights Watch that he received a phone call from the intelligence ministry regarding to the political prisoners he represented. "You should be aware that talking to media, particularly foreign media, is perceived as cooperating with the enemies," he quoted one official as saying. "If there is any information about those who you represent the court will announce it. You should not talk to media, otherwise you will be prosecuted."
Another human rights attorney told Human Rights Watch that the authorities are arresting these lawyers in order to cut off an "information supply" to Iranians and the outside world. "Because these lawyers follow up on their clients' cases and talk about violations of law, authorities are unhappy about the news that leaks out," he said.
ولایت فقیه چیست؟
آشنائي با مهمترين اصل در سياست اسلامي يعني ولايت مطلقه فقيه
پاسخها بر اساس استفتائات از دفتر حضرت ايت آ... مصباح يزدي تنظيم شده است.
س: ايا ولايت فقيه مستقيما توسط مردم انتخاب مي شود؟
ج: بدليل اينکه عقل مردم قاصر از پي بردن به فقيه افقه ، اعدل، اعلم و اتقي مي باشد، ولي فقيه بصورت غير مستقيم و از طريق مجتهدين تاييد شده از طرف شوراي نگهبان انتخاب مي شود و لذا بصورت انتخاب غير مستقيم مردم مي باشد.
البته اينها همه ظواهر امراست و الا انتخاب مستقيما توسط خداوند تبارک و تعالي انجام مي شود و اوست که دلهاي مجتهدين مجلس خبرگان را بسوي ولي فقيه مي گرداند.
س: آيا ولايت فقيه محدوديت زماني دارد (مثلا چهار يا پنج سال) يا مادام العمر است؟
ج: بدليل اينکه ولي فقيه نايب امام معصوم و منتخب و منصوب از طرف خداوند تبارک و تعالي است ، نامحدود و مادام العمر است.
س: آيا ولي فقيه در مقابل سايرين پاسخگوست؟
ج: خير ، ايشان فقط در مقابل خداوند تبارک و تعالي پاسخگوست و در مقابل ساير افراد غير پاسخگوست.
س: آيا ولي فقيه براي مردم عادي نقد شدني است؟
ج:خير همانگونه که عنوان شد عقل مردم عادي قاصر از ورود به اين مسائل است و اساسا مردم عادي حق ورود به سياست را به اين معنا ندارند.
س: آيا ولي فقيه از طرف ساير فقها نقد شدني است؟
ج: خير ، ساير فقها حق دخالت در حکومت را از حيث اينکه فقيه هستند ندارند و از اين لحاظ فرقي با مردم عادي ندارند ،لذا موضع ساير فقها و حتي مراجع نيز اطاعت است و ولي فقيه براي فقها نيزمثل سايرمردم غير قابل نقد است.
س: آيا اعضا مجلس خبرگان رهبري يا رئيس آن ميتوانند از رهبري سئوال نمايند؟
ج: مجلس خبرگان رهبري مجراي تجلي و ظهور مقام عظماي ولايت است ولي در ادامه کارهر گونه نظارت به هر صورت باطل است و حتي نوشتن نامه به ايشان حرمت شکني محسوب مي شود چون همانگونه که گفته شد از ايشان نبايد در مورد اعمالشان سئوال کرد.
نمونه اين حرمت شکني نامه اخير اقاي رفسنجاني (رئيس مجلس خبرگان رهبري) به مقام معظم رهبري بود ، که شاهد بي پاسخ گذاشتن نامه از طرف مقام ولايت بوده ايم که خود بهترين جواب است.
س: اختيارات مقام عظماي ولايت محدود است يا نامحدود
ج: مقام عظماي ولايت داراي اختيارات نامحدود است و مي توانند درزماني که لازم مي بينند حتي واجبات شرعي مثل حج را نيزبراي مدت محدود تعطيل کنند تا چه رسد به تصميمات جزئي تراز قبيل عزل و نصب مقامات و ...
س: آيا اختيارات مقام عظماي ولايت به مکان خاصي ( مثلا يک کشور خاص) محدود مي شود؟
ج: خير ، اختيارات مقام عظماي ولايت هيچ قيد مکاني ندارد و ايشان ولي امر مسلمين جهان هستند.
س: آيا قانون اساسي قيدي براي اختيارات مقام ولايت محسوب مي شود؟
توضيح اينکه دريافتيم که اختيارات مقام عظماي ولايت در قيد مکان و زمان خاص نيست، حال در خصوص قوانين وضع شده از طرف بشر (مثل قانون اساسي) چطور؟
ج: خير آنچه در قانون اساسي در رابطه با اختيارات مقام عظماي ولايت آمده صرفا نمونه و کف اختيارات است و نه سقف آن و همانگونه که از عنوان ولايت مطلقه مشخص است ، اين ولايت مطلقه بوده و در هيچ قيد قانوني نمي گنجد و الا مطلقه نبود.
س: با توجه به دستور و تاکيد قران کريم مبني بر بر مشورت ، آيا شوراي فقها ميتواند گزينه ديگري باشد؟
ج: خير ، ولايت درادامه رسالت و امامت بوده و در هر زمان مجراي فيض و عنايت الهي واحد است و لذا شوراي فقها باطل است.
س: موضع ما در مقابل اوامر ايشان چه بايد باشد؟
ج: چون ايشان نايب امام زمان (عج) مي باشند، موضع مردم عادي ما در قبال ولايت مطلقه، بايد اطاعت مطلقه باشد و تفکر و سئوال در مورد عملکرد ايشان از وساوس شيطان است که بايد به خداوند متعال پناه برد...
شنبه 8 مرداد مصلای تهران میرحسین موسوی و مهدی کروبی 5 شنبه 8 مرداد را روز یاد بود جان باختگان مقاومت در برابر کودتای انتخاباتی 22 خرداد اعلام داشتند.
شنبه 8 مرداد مصلای تهران میرحسین موسوی و مهدی کروبی 5 شنبه 8 مرداد را روز یاد بود جان باختگان مقاومت در برابر کودتای انتخاباتی 22 خرداد اعلام داشتند. آنها با ارسال نامهای به وزیر کشور، زمان و مکان این مراسم را ساعت 6 بعدازظهر روز پنجشنبه 8 مرداد در مصلای تهران اعلام داشته و وی خواستار صدور مجوز رسمی شدند
هاشمی رفسنجانی در دیدار با اساتید دانشگاه علم و صنعت:موضع من همان است که در نماز جمعه گفتم
بنابر اين گزارش در اين ديدار پيش از سخنان آيت الله هاشمي رفسنجاني پنج نفر از استادان دانشگاه علم و صنعت ايران به نمايندگي از استادان حاضر در جلسه به ارائه ديدگاه ها و نظرات خود در مورد مسائل روز جامعه پرداختند.دکتر شهرتاش به عنوان اولين سخنران با بيان اينکه ما 30 سال پيش نظامي را بنيان گذاشتيم که اصلي ترين ميثاق ملي ما يعني قانون اساسي ظرفيت هاي شگرفي در ارتباط با اين مفاهيم دارد، به اصل 25 و ممنوعيت تفتيش عقايد، اصل 27 و آزادي تجمعات، اصل 32 و منع دستگيري و بازداشت افراد بيش از 24 ساعت بدون حکم دادگاه اشاره کرد و گفت؛ لذا به نظر مي رسد بايد براي تحقق اين اصول مهم که ريشه در مکتب ما، تجربيات موفق دنياي امروز، ظرفيت هاي ملي ما و قانون اساسي ما و اصول معوق مانده آن دارد، فکري کرد.
مهندس کنعاني مقدم يکي ديگر از استادان دانشگاه علم و صنعت ايران در اين ديدار در بخشي از اظهاراتش گفت؛ بدون ترديد در جريان هاي بعد از انتخابات که در سراسر کشور اتفاق افتاد، به خواست و نظر و اراده بخش عظيمي از مردم بي اعتنايي شده است و متاسفانه رسانه سراسري ملي و برخي نشريات که از بودجه دولت و بيت المال ارتزاق مي کنند، نقش عمده يي در اين امر ايفا کردند.دکتر برخورداري نيز در اين ديدار گفت؛ همان طور که مطلعيد، بعضي دانشجويان در بازداشت به سر مي برند که اين شرايط اصلاً زيبنده نظام در دانشگاه نيست، بايد فکري به حال اين داستان ها کرد. اينها مسائلي است که در دانشگاه ها به عنوان دغدغه محسوب مي شود. ما از جنابعالي انتظار داريم با توجه به سوابق و تجربياتي که داريد يک راهنمايي و ارشادي بکنيد که ما بتوانيم نقش خودمان را در جهت بهبود فضاي دانشگاه ها ايفا کنيم.
خانه موسیقی: افترا به شجریان گستاخی به همه ایرانیان اهل علم و فرهنگ است
هيئت مديره خانه موسيقی نسبت به "هتک حرمت" محمدرضا شجريان، خواننده موسیقی سنتی ایرانی در برخی رسانه ها، بيانيه ای صادر كرد.
در این بیانیه آمده است که مردم ایران بار دیگر "شاهد هتاکی برخی قلم به دستان مغرض به اهالی فرهنگ بودند." و بستن افترا به آقای شجریان را "اهانت و گستاخی به همه ایرانیان اهل علم و فرهنگ" دانسته شده است.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است که خطاب قرار دادن محمدرضا شجریان که ریاست شورای عالی خانه موسیقی را برعهده دارد، به عنوان "مهره استعمار و وطن فروش اتهام بزرگی است که نه تنها ایشان و دیگر اعضای برجسته این شورا، بلکه شان وجايگاه طیف گسترده ای از شاگردان، هنرجویان و همچنین هزاران عضو نهاد مدنی خانه موسیقی را نیز ملکوک کرده و موجبات رنجش ومشوه جلوه دادن فعالیت های فرهنگی این نهاد را فراهم آورده است."
در بیانیه خانه موسيقی نامی از رسانه خاصی برده نشده ولی احتمالا اشاره ای دارد به مقاله ای که روزنامه کیهان در شماره روز دهم تیرماه خود چاپ کرد و در آن به رفتار آقای شجریان در وقایع پس از انتخابات انتقاد کرد.
در این مقاله با عنوان "یاران را چه شد" به قلم ایرج نظافتی، از آقای شجریان انتقاد شده که چرا از صدا و سیما خواسته است که تصنیف هایی که آقای شجریان از آنها به عنوان سرودهای میهنی خود یاد می کند، از این رسانه پخش نشود.
او پس از اینکه در نامه ای اعتراض آمیز به عزت الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما خواهان منع پخش آثارش از این رسانه شد، در گفت و گویی با بی بی سی فارسی گفت: "در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدی نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده اند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود."
روزنامه کیهان در واکنش به این گفته های آقای شجریان خطاب به او نوشت : "آيا مي دانيد چه اقشاری از ملت ايران را با همين مصاحبه با بی بی سی و موضع گيری عليه آقای احمدی نژاد از خود رنجانده ايد؟"
در پی انتشار این مقاله در روزنامه کیهان، وکیل محمدرضا شجریان اعلام کرد که موکلش از روزنامه کیهان شکایت کرده است.
Iran
***********************
***********************
شهادت يك زنداني ديگر در ايران بعلت شكنجه : رامين قهرماني
balatarin.com
رامین قهرمانی، 30 ساله، 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفای از بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر به شهادت رسید. به گزارش خبرنگار نوروز، در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران برای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند. به دلیل عدم حضور رامین قهرمانی در منزل ماموران به مادر او می گویند که فرزندش هرچه زودتر خود را معرفی کند. مادرشهید قهرمانی نیز با استناد به بیگناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند. این گزارش می افزاید رامین قهرمانی 15 روز بعد با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد میشود. او پس از آزادی به مادرش گفته که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. شهید رامین قهرمانی پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری و به شهادت میرسد.
***********************
برای شهیدان سوگواری نکنید؛ مبادا امنیت ملی مان با اشک و آه مادران بلرزد!
milezok.wordpress.com
.......فردی را سالم به بند می کشند و جنازه تحویل می دهند. آن هم با هزار خواهش و تمنا. با هزار قول و سند و ضمانت که نام کشتگان عزیزتان را بر زبان نیارید. برای اینان سوگواری نکنید. نکند فردی جنازه بی زبان آنها را ببیند و امنیت ملی به خطر بیافتد. مبادا پایه های انقلابمان با اشک و آه مادران کشتگان بلرزد. مبادا فاتحه ای برایشان خوانده شود. که اینان پست ترین انسان ها هستند لابد! و شایسته لعن و نفرین، نه یادبود و فاتحه! نسبت کودتاگران با تن های بی جان کشتگان نسبت جن است و بسم الله. همین است که می ترسند از آنان. وگرنه چه اصراری است بر دفن شبانه و ضمانت از عدم سوگواری. مادران اینان چه گناهی کرده اند که جوانان خود را شجاع بار آورده بودند که نترسند از چوب و چماق و گلوله. لابد سزایشان این است که از حق سوگواری هم محروم شوند........کسی نمی داند تعداد دقیق کشتگان و زندانیان را. حتی خانواده هاشان نمی دانند که گم شدگانشان زندانی اند یا باید منتظر خبر تحویل اجسادشان باشند. آرزو می کنند فرزندانشان در اوین باشند! چه آرزویی! چه دردی از این بزرگ تر! و اینان زیادند. آنقدر که به هر گوشه ی شهر می نگری آنها را می بینی که سراسیمه به دنبال ردی از فرزندانشان هستند. در دالان های بی جواب دادگستری و در پشت دیوارهای نفرین شده اوین........
***********************
مچبند سبز، پيراهن سرخ ميدهد برباد
علي كريمي روز گذشته خبر داد که باشگاه پرسپوليس تمايلي براي امضاي قرارداد با او ندارد: «اگر قرار بود كه پرسپوليس من را در باشگاه نگه دارد، چهار هفته من را بازي نميداد». البته از چند هفته پيش شايعاتي شنيده ميشد مبني بر اينکه پرسپوليس تمايلي به امضاي قرارداد با علي کريمي ندارد. او جزو شش بازيکني بود که در نيمه اول بازي تيم ملي با کرهجنوبي دستبند سبز به مچهايشان بستند و البته چند روز پس از آن اتفاق در وضعي كه مليپوشان سبز به ايران بازگشتند، شايعهاي منتشر شد مبني بر اينکه پرسپوليس با علي کريمي قرارداد جديدي نميبندد. توجيه اين شايعه هم ساختار مديريتي پرسپوليس بود که تحت نظارت مستقيم سازمان تربيت بدني مديريت ميشود. با اين همه کميته فني پرسپوليس در مصوبهاي به انصاريفرد دستور جذب کريمي را دادند تا شايعات به نوعي تکذيب شود اما در آخر اتفاقي که روز گذشته رخ داد منطبق است بر اين شايعات كه پرسپوليس کريمي را نميخواهد. اولين كسي كه خبر به بنبست رسيده دو طرف را فاش كرد، عباس انصاريفرد بود. مدير پرسپوليس روزگذشته با تاييد خبر عدم تمايل به جذب علي كريمي، گفت: درخواستهاي او را شبيه به قرارداد ترکمنچاي دانست. البته عباس انصاريفرد با جملاتي متناقض ميگويد که باشگاه توانايي برآورده کردن خواستههاي کريمي را ندارد. او يک بار يکشنبه شب در يکي از برنامههاي صداوسيما خبر داد که درخواست مالي کريمي بيش از توانايي باشگاه است و بار ديگر دوشنبه در گفتوگويي با فارس ادعا كرد که پول قرارداد را پرداخت ميکند اما بندهاي قرارداد کريمي غير منطقي است. او در گفتوگوي تلويزيوني يکشنبه شب 500 ميليون تومان را براي علي کريمي زياد دانسته بود: «ما نميتوانيم درخواستهاي مالي كريمي را برآورده كنيم. او در پيشنهادي كه توسط مدير برنامههايش براي ما ارسال كرده درخواست 350 ميليون تومان در قرارداد و 150 ميليون اضافه را داشته است. اما با مشكلات مالي كه ما داريم امكان پرداخت چنين پولي وجود ندارد». اما با گذشت 24 ساعت روند صحبتهاي مدير پرسپوليس عوض شد و او در گفتوگو با سايتهاي خبري ادعا كرد که پول را دارند اما قرارداد کريمي غيرقابل پذيرش است: «در مسائل مالي با كريمي مشكلي وجود ندارد و من قبول كردم به كريمي 500 ميليون تومان پرداخت كنم». انصاريفرد پس از اين موضعگيري اعلام كرد که امضاي قرارداد با كر...
***********************
وزرا و معاونینِ دولت کودتا را بیشتر بشناسیم!
koodetanews88.wordpress.com
علی کردان: بازرس وِیژه نهاد ریاست جمهوری (قطعی) – پرونده دکترای تقلبی وی سر و صدای زیادی به پا کرد
اسفندیار رحیم مشایی: رییس دفتر و مشاور ارشد (قطعی) – با دستور رهبری وی از معاون اولی کنار رفت ولی در سمت جدیدِ ریاست دفتر و مشاورت عالی مشغول به کار شد
محمدرضا رحیمی: معاون حقوقی و امور مجلس – وزارت کشور (احتمالی) – گفته میشود دکترای وی نیز جعلی میباشد
صادق محصولی: وزارت کار – وزارت دفاع – وزارت نفت – وزارت کشور (احتمالی) – وزیر میلیاردی دولت نهم که مسائل زیادی در مورد ثروت میلیاردی او وجود دارد و از متهمان پرونده نفت اردبیل در دوره استانداری احمدی نژاد است
عزت الله ضرغامی: وزارت فرهنگ و ارشاد (احتمالی) – عملکرد بسیار بد او در صدا و سیما حتی باعث انتقادات اصولگرایان شده است
مسعود دهنمکی: وزارت فرهنگ و ارشاد (احتمالی) – عضو سابق انصار حزب الله و از مسببین فاجعه 18 تیر 1378 در کوی دانشگاه
پورحسین: وزارت فرهنگ و ارشاد (احتمالی) – مجری مناظره های انتخاباتی
زاهدی: وزارت علوم و فناوری (احتمالی) – آکادمی بین المللی علوم نیویورک چندی پیش اعلام کرد وی عضو این آکادمی نیست و دروغ میگوید
سعید مرتضوی: وزارت دادگستری (احتمالی) – دادستان تهران، به وی قصاب مطبوعات گفته میشود و تا به حال ده ها روزنامه را توقیف کرده است، وی از متهمان قتل زهرا کاظمی نیز هست . برخورد او با اصلاح طلبان در سال های اخیر انتقادات فراوانی را به دنبال داشته است.
محرابیان: وزارت نفت – وزارت صنایع (احتمالی) – چند روز پیش دادگاه انقلاب تهران اعلام کرد در زمان شهرداری احمدی نژاد وی و چند نفر دیگه طرح یک مخترع را دزدیده اند و به نام خود ثبت کرده اند.
علی آبادی: وزارت راه – وزارت نفت – وزارت نیرو (احتمالی) – معاون دولت نهم و رییس سازمان تربیت بدنی که در مورد ثروت او و فرزندش ابهامات بسیاری باقی مانده است.گفته میشود چندی پیش فرزند وی به اتهام فساد مالی بازداشت شده بود.
روح الله حسینیان: وزارت کشور (احتمالی) – وی دوست نزدیک سعید امامی از عاملان قتل های زنجیره ای بود و همچنان از وی دفاع میکند. وی در مصاحبه ای قتل روشنفکران را توجیه کرده بود. همچنین او جزو هیئت منصفه ی دادگاه عبدالله نوری وزیر کشور خاتمی بود.
بهبهانی: وزارت راه (احتمالی) – وی استاد احمدی نژاد در دانشگاه بوده است. در مورد وی شایعات بسیاری از جمله ادبیات بسیار زشت و زننده ی وی در سر کلاس های درس و همچنین شرب خمر وجود دارد.
بذرپاش: وزارت صنایع (احتمالی) – مدیر جوان شرکت سایپا که از زمان شهردار شدن احمدی نژاد در کنار او بود و به سرعت به مقام های بالاتر رسید. در مورد چگونگی پذیرش وی در دوره دکترا ابهاماتی وجود دارد. وی عضو بسج دانشگاه شریف بود و در مصاحبه ای جنجالی گفته بود هرجا دعوا باشد من هم هستم!
***********************
تاج و تخت شاه دیروز در قلعه شون نمیشه
به خیالشون که این تاج، سرشونه تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت،
تاجو از سرش تو میدون، لشکر پیاده انداخت
***********************
موسوی و کروبی: چهلم شهدا روز پنجشنبه در مصلی تهران برگزار شود
balatarin.com
مهندس میرحسین موسوی و حجتالاسلام مهدی کروبی با ارسال نامه مشترکی به صادق محصولی، وزیر کشور، خواستار ارائه مجوز جهت برگزاری مراسم چهلمین روز درگذشت جانباختگان حوادث اخیر شدند. متن اين نامه بدين شرح است: وزیر محترم کشور بدینوسیله به اطلاع میرسانیم به مناسبت گذشت چهل روز از آغاز حوادث ناگواری که طی آن عدهای از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، در خواست برگزاری مراسم یادبود این عزیزان در روز پنجشنبه 88.5.8 ساعت 18 الی 19.30 بعد ازظهر در محل مصلای بزرگ تهران را داریم. شایان ذکر است که مراسم مذکور بدون ایراد سخنرانی و با استماع به تلاوت آیات کلامالله مجید انجام خواهد شد و از شرکت کنندگان نیز درخواست خواهد شد در سراسر مراسم با سکوت خود ادای احترام کنند.
***********************
جزئیات شهادت یک زندانی دیگر: رامین قهرمانی مدتی طولانی از پا آویزان شده بود
1canadian.org
رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفای از بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر به شهادت رسید. به گزارش خبرنگار نوروز، در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک چهره رامین قهرمانی را شناسایی شده وبرای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند. به دلیل عدم حضور رامین قهرمانی در منزل ماموران به مادر او می گویند که فرزندش هرچه زودتر خود را معرفی کند. مادرشهید قهرمانی نیز با استناد به بیگناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند. این گزارش می افزاید رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفای از بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد میشود. او پس از آزادی به مادرش گفته که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. شهید رامین قهرمانی پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری و به شهادت میرسد. خانواده قهرمانی تحت فشار شدید برای منع انتشار خبر شهادت فرزندشان هستند. آنها تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند. تا جایی که پس از مراسم خاکسپاری به دلیل تهدیدات نیروهای امنیتی مبنی بر اینکه سر مزار فرزند شهیدشان حق ندارند با صدای بلند گریه کنند و شیون سردهند، 5 نفر از اعضای فامیل او دچار فشارهای عصبی شدید شده تا جایی که برخی از آنها کارشان به بیمارستان کشیده شده است. شهید رامین قهرمانی متولد سال 1358 بوده و محل سکونت وی در خیابان شهرآرا است.
***********************
کروبی «سیستم امنیتی» ایران را «مخوفترین ابزار سرکوب مردم» لقب داد
televisionwashington.com
مهدی کروبی، نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری و دبیر کل حزب اعتماد ملی، در نامه ای سرگشاده که روز شنبه منتشر شد، «سیستم اطلاعاتی و امنیتی» ایران را «غیرشفاف ترین و مخوف ترین ابزار برای سرکوب مردم» لقب داد و از غلامحسین محسنی اژه ای، وزیر اطلاعات ایران، که شایعه برکناری او از دولت احمدی نژاد منتشر شده است، خواست تا «پشت پرده باندهای قدرت» را که به جمهوری اسلامی «اعتقادی» ندارند افشا کرده و با «خشکاندن تخم فتنه» «خاطرهای خوش»از خود برجای بگذارد.
***********************
مشاور وزیر بهداشت دولت احمدی نژاد: پسرم را زیر شکنجه کشتند
mizankhabar.com
یکی از سرداران سپاه در یادداشتی از چگونگی قتل فرزند مشاور وزیر بهداشت زیر شکنجه پرده برداشت و نوشت: اکنون بسیج را به جایی رسانده اند که جوان سالم حزب اللهی را دستگیر می کنند و جنازه او را تحویل خانواده اش می دهند. پس از آن هم تعهد می گیرند که کفن و دفن به گونه ای باشد که اتفاقی نیفتد.
***********************
نقشه کودتا چیان : خبرسازی و انحراف اذهان عمومی و افسرده کردن مردم و راهکار
binam7.blogspot.com
عزل و نصب وزیران یک هفته مانده به پایان دولت نهم.* بازی انتصاب مشایی و نمایشنامه نامه ی خامنه ای به احمدی نژاد و بی اعتنایی او نمایش اتهام منافق بودن به مشایی و همسرش نمایش اتهام شراب خواری به کردان آیا این نمایشنامه ی اختلاف کودتا چیان برای تولید اخبار بی ارزش و پر کردن رسانه ها از آنها نیست؟ با انحراف فضای خبری، تمرکز مردم (به اصطلاح معترضین) از اخبار مهم به هم خورده و انسجام آن ها کم می شود. گویی آنها با منحرف کردن اذهان شعار نترسیم ما همه با هم هستیم را هدف قرار داده اند. اگرکسی به کودتا اعتراض نکرده با کودتا چیان است و چه کسی باور می کند بعد از این بحران های کودتا چیان برای حفظ قدرت، و طرفداری های مستقیم خامنه ای از احمدی نژادِ، کسانی دست بوس رهبری از درون جناح اصولگرا در این شرایط به انتقاد از احمدی نژاد بپردازند. آیا کودتاچیان می خواهند ذهن مردم را منحرف کنند و تمرکز آنها را به هم بزنند. آیا کودتاچیان می خواهند به مردم امید خام بدهند که اصولگرایان از درون دچار اختلاف هستند؟ سقوط و مشکل فنی ۳ هواپیما و تصادف قطار ها در۱ هفته این اتفاقات به چه احتمالی ظرف ۱ هفته می افتند؟ و آیا این از رژیمی که چنان ناجوانمردانه می زند، می کشد، زندانی می کند، شکنجه می دهد، تجاوز می کند و دروغ می گوید بعید است؟ آیا این اتفاقات نیز برای انحراف اذهان عمومی یا به قولی پرت کردن حواس آنها نیست؟ و یا شاید برای نا امید کردن و افسرده کردن مردم؟ خاتمی، کروبی ، و موسوی با ایجاد شور و هیجان انتخاباتی به مردم امید به آینده دادند تا آنها با هم متحد شوند. آیا راه از بین بردن این هیجان و امید، ایجاد افسردگی نیست؟ انسان افسرده گوشه گیر است و امیدی به تغییر وضعیت ندارد. به راستی کودتا چیان چه قدر در پیشبرد اهدافشان موفق بوده اند؟ راهکارهای پیشنهادی: با هم یک صدا فریاد بزنیم که ما نا امید نشده ایم. ما استوار ایستاده ایم و گول نقشه های شوم شما را نمی خوریم. اخبار مربوط به بازیهای اصولگرایان را منتشر نکنیم . هنگام انتشار اخبار فجایع ناگوار، به خواننده یاد آوری کنیم که نا امید نشود و در پشت این جنایات دستان کثیف کودتا چیان برای رسیدن به اهداف شومشان نهفته است .
***********************
سردار علوی معروف، سرپرست وزارت اطلاعات شد
kalamehsabz.wordpress.com
علوی همان فردی است که در جریان جنبش دانشجویی 18 تیر عامل سرکوب دانشجویان بود. حتماً فایل های صوتی جلسات محرمانه ایشان با معاونین اطلاعاتی سراسر کشور در همایش کوثر را شندیده اید. اگر نشنیده اید به فایل های شماره 6، 7 و 8 در سایت زیر مراجعه کنید:http://www.zandiq.com/pandiq/0000000003.shtml
***********************