Wednesday, September 2, 2009

ستحاله جمهوری اسلامی نفوذ انجمن حجتیه زمینه سازان ظهور امام زمان

مشهور است که انقلاب فرزندان خود را می خورد. اما به نظر می رسد در ایران این ضد انقلاب است که در حال از بین بردن انقلاب و فرزندانش است. البته ضد انقلابی نه از جنس پهلوی بلکه از جنس بنیادگرایی مذهبی که نمود آن در ایران، انجمن حجتیه و اعقاب آن هستند.
این بار در ایران ضد انقلاب با استحاله شعارهای انقلاب ظرف سه دهه چنان دگرگونی صورت داده است که شعارهای ضد انقلاب اکنون به عنوان ارمان های انقلاب 57 به نسلی که انقلاب و جنگ را ندیده است باورانده می شوند. شعارها و آرمان هایی از جنس انجمن حجتیه. واکاوی این جریان را باید از قرن ها پیش اغاز کرد.
تاسیس سلسله صفویه در ایران همراه بود با بسط و گسترش اندیشه و مذهب شیعه. صفویه از مذهب شیعه به عنوان ابزاری برای تسلط بر ایران آن روز استفاده کرد و پس از قرن ها ایران بزرگ دوباره جان گرفت. در این بین اما اندیشه های افراطی و عوامفریبانه دستاویزی برای حاکمان شدند. شاه صفی الدین در خانقاهش مدعی ارتباط با امام زمان بود و شاه اسماعیل با سوء استفاده از اندیشه متعالی مذهب شیعه خود را نایب امام زمان خواند و زمینه ساز ظهور حضرت حجت. البته اشکار است که حاکمان صفوی نسبت به عوامفریبی و دروغ های خود آگاه بودند ولی اندیشه شیعه غالی و ادعای ارتباط با امام زمان همواره در میان عوام جاهل گسترش می یافت تا اینکه در پایان عمر سلسله صفویه امر بر خود شاه سلطان حسین، فقیهی که ردای سلطنت بر تن کرده بود مشتبه شد که حکومتش با حکومت امام زمان پیوند خواهد خورد و این آغاز فاجعه ای بود برای او و ایران. در اصفهان تحت محاصره و تحریم افغان ها مردم سگ و گربه می خوردند و شاه سلطان حسین به دعا برای ظهور امام زمان مشغول بود. صفویه از بین رفت ولی این اندیشه انحرافی در لایه های درونی اجتماع باقی ماند تا اینکه در فتنه بابیه به اوج خود رسید. باز هم امر بر یکی از مدعیان نیابت امام زمان مشتبه شد و اینبار چون می دید امام زمان با دعای او ظهور نمی کند از وهم نیابت امام زمان به توهم باب بودن و امام زمان بودن پرش کرد و کم کم خود را خدا خواند. امام زمان قلابی بدست قاجار اعدام شد تا فرقه ای پدید اید که معتقد است امام زمان ظهور کرده و به شهادت رسیده است. باب بسته شد ولی فتنه همچنان چون اتش زیر خاکستر دوباره به لایه های پنهانی جامعه خزید. مذهب در ایران همچنان رو به قهقرا می رفت تا اینکه رضا شاه به تاسی از آتاتورک تصمیم به ریشه کن کردن مذهب گرفت. امری که با اشغال ایران توسط متفقین به فرجام نرسید. پس از جنگ جهانی دوم و اغاز جنگ سرد، پهلوی پسر که بلوک غرب را برگزیده بود برای جلوگیری از تفوق کمونیسم بر ایران بر خلاف پدر به مذهب متوسل شد، البته مذهبی هدایت شده در مسیر دلخواه شاه و ساواک. کاری که بعدها دوباره امریکا در پاکستان و افغانستان انجام داد و القاعده را افرید در ایران منجر به ظهور انجمن حجتیه شد.
انجمن حجتیه با ادعای مبارزه با بهائیت و زمینه سازی ظهور امام زمان به فعالیت های اشکار و نهان می پرداخت و مدعیان ارتباط با امام زمان را پروبال می داد. حجتیه و ساواک به دنبال شیعه منفعل و انتظار منفی بودند غافل از اینکه از دل حوزه های علمیه تحت تسلط فقهای شریعت مدار و معتقد به مذهب غیر سیاسی بزرگ مردی خلق خواهد شد که دین جدش را اصلاح خواهد کرد.
15خرداد 42 اغاز رسمی نهضت اصلاح طلبی دینی و ازاد اندیشی مذهبی در ایران به رهبری آیت الله خمینی بود. اندیشه نوگرایی دینی و شیعه ی پویا همچنان به مبارزه خود ادامه داد تا اینکه در بهمن57 به انقلابی تاریخی در ایران منجر شد.در این سال های مبارزه، پدر پیر ملت از دست خشک مقدس های احمق خون دل هایی خورد که از دست شاه و ساواک شاه نخورده بود ولی انقلاب مردمی به رهبری امامی مردم مدار پیروز شد تا نظام جمهوری اسلامی پدید اید. در سال های سخت مبارزه ازادیخواهانه آیت الله خمینی و مردم، اعضا و هواداران انجمن حجتیه که در حال فریب هزاران تن از مردم و نیروسازی گسترده ای بود، هیچ کدام در صف انقلابیون و هواداران آیت الله خمینی نبوذند. بلکه همواره مخالف انقلاب و ضد انقلاب بوده و هستند. م... ی... پیش از انقلاب حتی از امضای یک بیانیه ساده در حمایت از انقلاب یا آیت الله خمینی خودداری می کرد. انجمن حجتیه آیت الله خمینی را دشمن تفکر خود می دانست و البته اشتباه هم نمی کرد چون آیت الله خمینی تنها علیه نظام سلطنتی قیام نکرد بلکه هدف بزرگترش زدودن بدعت ها و خرافات از دین بود که انجمن حجتیه خود یکی ازین بدعت ها بود. پس از انقلاب و استقرار نظامی بر پایه دین اسلام و با مشروعیت گرفتن از رای مردم، متحجرینی که مخالف انقلاب بر علیه تنها شاه شیعه جهان بودند و آیت الله خمینی را به خاطر اندیشه های مردمسالارانه اش تکفیر می کردند و نجس می خواندند و کوزه ای که سید مصطفی خمینی ازآن آب خورده بود راآب می کشیدند، در لباس انقلابیون دو آتشه، خواهان برقراری حکومت و خلافت اسلامی شدند. ولی امام و مردم، "جمهوری اسلامی" نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را ترجیح دادند. آیت الله خمینی بارها و بارها اعتقاد خویش بر میزان بودن رای مردم را به اثبات رسانده بود و مشروعیت رهبریش را همچون علی از جمعیت و رای مردم می دانست و این همان کینه بزرگی است که همچنان در دل ضد انقلابیون متحجر مانده است که رای مردم را تزیینی می دانند و می خوانند. اما امام دموکرات تر از آن بود که این جاهلان را به کلی به کناری بزند و برخی از برگشتگان از مواضع انجمن حجتیه و مذهبیون بنیادگرا را بخاطر مصلحت نظام نوپا و ایجاد سیستم دوقطبی در برخی مناصب گماشت. اینبار متحجرین با افراط گرایی به دنبال رسیدن به اهدافشان بودند. هدف این مخالفین امام زمین زدن جمهوری اسلامی بوده و هست و چون بهترین راه برای نابوذی یک اندیشه دفاع بد و افراطی ازآن است، ضدانقلابیون راه نفوذ در جمهوری اسلامی و استحاله ان به خلافت اسلامی به رهبری خودشان را برگزیدند. انقلاب فرهنگی را به آیت الله خمینی و ملت تحمیل کردند و ان را دگم اندیشانه به تصفیه دانشگاه از اساتید و دانشجویان تبدیل کردند. در برابر اشغال سفارت امریکا طرح اشغال سفارت شوروی را ریختند. در شورای نگهبان وقت با خشم آیت الله خمینی بود که رد صلاحیت شدگان به صحنه بازگشتند. در مجلس وقت نیز 99 تن از نمایندگان وابسته یا نزدیک به تفکر ضد امام به حکم ولایی آیت الله خمینی برای نخست وزیری میر حسین موسوی رای منفی دادند ولی آیت الله خمینی که خود را از اصول دین و غیرقابل نقد نمی دانست به مخالفینش رخصت می داد و این کاریزمای امام و حمایت مردم بود که جلوی پیشروی این افراد را می گرفت. انجمن حجتیه که توان مبارزه با آیت الله خمینی را در خود نمی دید از همان ابتدای انقلاب برای دوران پس از امام برنامه ریزی می کرد. چون تا زمانی که یاران امام و نسل اول انقلابیون همچون آیت الله خامنه ای و آیت الله رفسنجانی در قید حیات و در مصادر امور باشند این تفکر نمی تواند به هدف نهاییش یعنی فتح کامل جمهوری اسلامی و اعلام رسمی خلافت نایل اید. در تمام طول حیات و حکومت آیت الله خمینی، م... ی... حتی یک بار به دیدار امام نرفت ولی پس از رحلت امام، اکنون او و شاگردانش متولی خودخوانده انذیشه امام شده اند و اندیشه های انحرافی خود را بنام امام و انقلاب بین مردم تبلیغ می کنند و برنامه استحاله نظام جمهوری اسلامی را گام به گام به پیش می برند. به هر حال نسل اول انقلابیون و مردمی که انقلاب را دیده اند و آیت الله خمینی را می شناسند تا چند دهه بیشتر در قید حیات نخواهند بود بنا بر این آنها و همفکرانشان در طول حکومت آیت الله خمینی به جای اینکه به مبارزه اشکار با امام بپردازند در خفا و ریاکارانه و فعالانه مشغول نیروسازی و فریب مریدانی برای حکومت پس از نسل اولی ها بودند. هیچ کس در ایران به اندازه ی این گروه متحجر و افراطی نیرو نپرورانده است. در دوران ریاست جمهوری خاتمی این تئوریسین های خشونت از منابر و تریبون های رسمی و غیر رسمی به تبلیغ اندیشه های انحرافی خود بر علیه اصلاحات پرداختند و با نفوذ در ارگان های نظامی و غیر نظامیِ تصمیم ساز در برابر اصلاحات که بازگشتی بود به تفکر مصلحانه امام ایستادند و دست اخر ... . پس از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، م...ی... سرمستانه تمام دولت های 27 سال گذشته یعنی حتی دولت رجایی و آیت الله خامنه ای را غیر اسلامی خواند که البته منظورش کل جمهوری اسلامی بود.
اکنون و 29سال پس از انقلاب ایران و در اغاز 30امین سال از تاسیس جمهوری اسلامی، شعارهای رسمی انجمن حجتیه به دروغ به عنوان آرمان های انقلاب و اهداف جمهوری اسلامی اعلام می شوند. در شعارهای امام و مردم پیش و پس از انقلاب و در قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ گاه سخن از زمینه سازی برای ظهور امام زمان به عنوان یک برنامه حکومتی نیامده است-بجز مباحث عقیدتی-، ولی انجمن حجتیه از همان ابتدا شعارش این بود و به همین دلیل مخالف جمهوری اسلامی و آیت الله خمینی بودند زیرا امام زمان در شرایطی انشاالله ظهور خواهند کرد که دنیا را سراسر ظلم و فساد فرا گرفته باشد و ایجاد زمینه برای ظهور ایشان در تفکر انجمن حجتیه به معنی تلاش برای هرچه بیشتر شدن ظلم و فساد و جنگ و تباهی در دنیا و ایران و دمیدن در اتش جنگ در خاور میانه است که البته پیروان انجمن حجتیه هم اکنون هم فعالانه در پی این اهداف هستند در حالی که آنچه در اندیشه امام و هر شیعه ی آزاد اندیشی جریان دارد آمادگی و انتظار مثبت برای ظهور حضرت حجت به معنی تلاش برای برقراری عدالت و آزادی در ایران و جهان است که ان دو با هم در تضادند. اعقاب انجمن حجتیه این طرف و ان طرف سخن از ارتباط با امام زمان می زنند در حالی که در آخرین سخنی که از امام زمان به جا مانده مدعیان ارتباط با ایشان و کسانی که برای وعده ظهور مدت تعیین می کنند دروغگو خوانده شده اند. ولی اکنون کذابین در حال تبلیغ کذب خود به نام انقلاب و جمهوری اسلامی هستند. در سال84 و با روی کار آمدن دولت جدید وعده ظهور امام زمان تا 2 سال بعدش داده شد در حالی که ماه ها ازآن2 سال گذشته و کذب این وعده هم آشکار شده است. به هر حال به نظر می رسد این فتنه همچنان ادامه خواهد داشت تا یا دوباره امر بر خود مدعیان مشتبه شود و دوباره آغاز فاجعه ای باشد برای ایران یا اینکه با بیدار شدن مردم و تلاش یاران امام، پیش از فاجعه جلوی فتنه گرفته شود.
این مقاله 12 اسفند 86 در نشریه ی کورسو در دانشگاه علم وصنعت به چاپ رسید. رخدادهای خرداد۸۸ از رسیدن به مراحل پایانی استحاله ی نظام خبر میدهد

No comments:

Post a Comment