ماه رمضان شده است . آن یکی نمازش را می خواند و روزه نمی گیرد . این یکی روزه می گیرد و نمازش را نمی خواند. آن یکی ساقی عرقیست که در ماه رمضان کارش را تعطیل میکند و این یکی فاحشه ایست که بعد از افطار کارش را شروع می کند .دختری با حجاب در اسلام مشکل دارد ،پسری با محدودیت های جنسی و آزاد نبودن مشروبات ولی هر دو امام حسین را دوست دارند در این بین بسیجی نیز ادعای عشق به حسین می کند . جالب اینکه همه از پدر به دنیا امده مسلمان بوده اند و هستند.
در مملکت اسلامی گروهی سیاسی بر گروهی دیگر می تازند که ای داد! اسلام واقعی این نیست و این اسلام آمریکاییست و عینا گروه دوم پتک اسلام جعلی را بر سر گروه اول می کوبد و همه و همه در حالی اتفاق می افتد که شرط شروع کار سیاسی در آن التزام به اسلام ناب است . منازعه ها شکل می گیرد. مناظره ها به پا می شود . کمونیست اسلامی پا میگیرد و دوباره از بیخ نابود می شود .سروش تغییر کرده امسال هرگز نمی گوید که پارسال را مسلمان نبوده و امسال مسلمان شده .مصباحیه سر بلند می کند و این سروش همیشه مسلمان را به چالش می کشد . آخوند مروج اسلام اشکوری در حالیکه هنوز لباس آخوندی بر تن دارد مرتد شناخته می شود .کشور تا لبه مرز طالبانیسم به پیش میرود در این بین روشنفکر دینی به بهانه اصالت جوهر دین آنچه در احکام امده را قابل تغییر می داند و ما را با این پرسش رها می سازد که مگرهمین جوهر دین نبود که بت پرستی را سبب شد چرا با ان مخالفید؟.
…آشفته بازاریست اما به راستی . متعجبی …از حاجی بازاری هایی که مسلمانند ولی دزدی میکنند . از شکنجه گری که با ذکر یا زهرا تجاوز میکند . متعجبی از اینکه چگونه از دل حدیث دلسوزانه شفاعت زهرا برای دختران باکره چگونه بی رحمانه ترین جنایات رقم خورد .همه و همه اما به این بهانه که اسلام واقعی باید اجرا شود .در این آشفته بازار اما پرسش اینست پس کجاست اسلام واقعی؟
“اسلام واقعی” از زبان هر کسی بیان شود اشاره ای به آرمانشهر ذهنی همان فرد دارد در زمانی که موفق شود بین احکام جاری و مورد اطلاعش در دین و قواعد زندگی مدرن توازن برقرار کند به نحوی که زندگی روزمره اش و احساسات شخصی اش با اختلال مواجه نشود. اسلام واقعی یک واقعیت نیست ، یک آرمان است . اما نه یک آرمان واحد که مورد توافق جمعی باشد یک آرمان شخصیست . پاسخی است به تناقضات موجود در دین و زندگی مدرن که هر انسانی به خودش می دهد . شاید زمانی از زبان فرد بیان شود که بخواهد خود را در مقام دفاع از سبعیت هایی که مسلمان دیگری انجام می دهد قرار دهد و از ان برائت بجوید. اما هرچه هست یک تعریف واحد نیست و نخواهد شد .در این هزار شهر فرهنگی و تربیتی دنیای امروز طبیعیست که جنس آرمانهای افراد نیز با یکدیگر تفاوت کند و بنا براین اسلام واقعی هر فرد نیز باهم تفاوت خواهد کرد . به همین خاطر است که اسلام واقعی و تحققش را سرابی بیش نمی دانم . در این سرگیجه کشف و تعارف اسلام حقیقی که این مملکت به ان دچار شده است اما آیا وقتش نرسیده که هماگان قید تعریف اسلام حقیقی و تعارف ان به دیگران را بزنیم و به یک جامعه سکولار بیندیشیم؟
No comments:
Post a Comment